۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
جاسوس
در زمان کودکی، پدر و مادرم مجبورم کردند تا پیانو یاد بگیرم، کاری که از آن متنفر بودم. زمانی که از خانواده جدا شدم؛ همه آنچه را که آموخته بودم، فراموش کردم به جز یکی: اگر سازت کوک نباشد، نواختن اکثر ملودیهای زیبای جهان به آهنگی گوشخراش تبدیل میشوند. زمانی که در وین بودم و خدمت نظاموظیفه را انجام میدادم، ...
خیانت
بعضی وقتها باید خودت را گم کنی تا بفهمی کی هستی. یک زن در دهه سی زندگی خود، شروع میکند به پرسیدن سوالهایی درباره روزمرگیهای زندگیاش. در چشم همه او زندگی عالی دارد: ازدواجی شاد، فرزندان و شغل. هنوز او احساس نارضایتی دارد. همه این تغییرات زمانی است که او با یک موفقیت سیاسی مواجه میشود.
زهیر
زهیر یک رمان است که نام آن از داستان EL Zahir «خورخه لوئیس بورخس» اقتباس شده است. بورخس مفهوم زهیر را متعلق به سنت اسلامی میداند و حدس میزند در آغاز سدة هجدهم مطرح شده باشد. زهیر به عربی یعنی بیش از حد تابناک، مرئی، حاضر، چیزی که نمیتوان نادیدهاش گرفت. چیزی یا کسی که وقتی برای اولین بار با ...
الف
آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغالتحصیلها از دانشگاه که بیرون میآیند کار گیر نمیآورند. مسنها بازنشسته میشوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان میکنند تا خرج خانواده و تحصیل بجههایشان را بدهند، ...
کتاب راهنمای رزمآور نور
هر رزمآور نور پیش از این، از ورود به نبرد ترسیده. خیانت و دروغ دیده. ایمانش را به آینده از دست داده. به راهی گام گذاشته که راه او نبوده. به خاطر مسایل بیاهمیت رنج کشیده. شک کرده که رزمآور نور نیست. در اجرای تعهدات روح خویش شکست خورده. گفته آری، حال آنکه مقصود وی نه بوده. رنجانده کسی را ...