صدای اقتدار (داستانهای مادران و دختران) مجموعه داستان
چرا مادرم اینقدر اسرار داشت ما منزوی زندگی کنیم، هیچکس را نشناسیم، هیچجا نرویم؟ ما مثل آن سهتا میمون بودیم. کور و کر و لال نسبت به دنیا و در خود مغرور و زودرنجمان گیر افتاده بودیم. تنها ارتباط ما با دنیای بیرون، سفر هر ماهه ما به سنت کلاین بود. مادرم خیلی جدی مرا از بین جادههای غبار گرفته ...
باغ سیب باران و چند داستان دیگر (20 قصه از 15 نویسنده ارمنی) مجموعه داستان
بابا مارتین با چنان چهره گرفته و غیظآلودی حرف میزد که نونوفر هراسان دور شد و ناراحت از این که باعث عصبانیت او شده است، به درون اتاق رفت. پیرمرد همچنان بگومگویش با دخترها را به یاد میآورد و از جسارت آنها متعجب میشد. چنین به نظرش میآمد که دخترانش او را دوست ندارند و دلشان میخواهد که او همیشه ...
مرگ تاثیرگذار
فرمانده با خونسردی رفتن آنها را تماشا میکرد. او به همان اندازه که خودش را دچار مخاطره میکرد، دیگران را هم به خطر میانداخت. میگفت خیلیها کشته میشوند و این قانون جنگ است. اما افراد شجاع خیلی کمتر کشته میشوند...
داستان پیانو (10 تاییها) مجموعه داستان
این مجموعه، داستانهای کوتاهی است رنگارنگ و برگزیده، از نویسندگان پنج قاره جهان.
با وجود گوناگونی فرهنگ، ملیت و سرزمینها، جملگی بازتابی هستند از تنگناها و دشواری زندگی بشری و نیز تلاشهای انسان در رویارویی با دشواریها، تعصبات و پیشداوریهای زیانبار که همیشه سد راه تحول و تعالی بودهاند.
در داستان پیانو از آمیتن نویسنده آمریکایی چینیتبار، ماجرای رنجهای دختر نوجوان را ...