سینوحه 1 (2 جلدی)
چنین گوید سینوحه فرزند سنموت:
این سرگذشت را نه به قصد ستایش خدایان مینویسم و نه به نیت تقدیس فراعنه. چرا که از خدایان در رنجم و از فراعنه به جان آمدهام. این سرگذشت را برای دل خویش مینویسم. نه از بیم و برای خوشامد خدایان و شاهان، و نه به امید آینده، زیرا در گذر زندگی به آگاهی بسیار ...
سینوهه پزشک مخصوص فرعون 2 (2 جلدی)
از کودکی پدرم مرا به اطاق مطب خود میبرد تا این که من طرز معالجات او را ببینم. و من به زودی با تمام کاردها و گازانبرها و مرهمهای پدر آشنا شدم و وقتی او در صدد معالجات یک مریض برمیآمد من به او دوا و نوار و آب و شراب میدادم. مادرم مثل تمام زنها از زخم و جراحت ...
سینوهه پزشک مخصوص فرعون 1 (2 جلدی)
از کودکی پدرم مرا به اطاق مطب خود میبرد تا این که من طرز معالجات او را ببینم. و من به زودی با تمام کاردها و گازانبرها و مرهمهای پدر آشنا شدم و وقتی او در صدد معالجات یک مریض برمیآمد من به او دوا و نوار و آب و شراب میدادم. مادرم مثل تمام زنها از زخم و جراحت ...
اتروسکان
زمانی را به یاد میآورم که برای اولین بار خود را شناختم؛ خود واقعیام را، نه آن را که گمان میکردم باشم. این اتفاق در کورههای ملالآور جاده منتهی به دلفی رخ داد. وقتی ساحل دریا را ترک کردیم، بر قله کوههای دوردست غرب، درخشش صاعقه را دیده بودیم و هنگامی که به دهکده رسیدیم، سکنه روستا زائران را از ...