مجموعه داستان داخلی

جیب‌های بارانی‌ات را بگرد

ققنوس
9789643115784
۱۳۸۴
۱۲۰ صفحه
۳۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های پیمان اسماعیلی
نگهبان
نگهبان مردم از دیدنش می‌ترسند. از سر راهش کنار می‌کشند. نگاه‌شان را می‌دزدند. مردم سرمازده و کبود. توی سرمای زیر صفر بچه‌هایی را می‌بیند که روی پشت‌بام‌ها کنار سگی ایستاده‌اند و زل زده‌اند به او. با یک تا پیرهن کثیف پارچه‌ای. لباس، چسب تن‌شان شده و لرزیدن‌شان از پشت پارچه‌های چرک گرفته پیداست. سگ‌ها هم پارس می‌کنند. هر وقت که می‌آید ...
برف و سمفونی ابری
برف و سمفونی ابری بابا با سمانه حرف زده به گمانم. پرسید می‌خواهم خودم را آواره کجا کنم توی آن زمهریر؟ گفتم باید بیایم دنبال تو، نمی‌فهمد. گفت شش ماه است نامه نداده‌ای. از کجا معلوم هنوز همان‌جا باشی؟ خیلی شده، نه؟ هنوز همان‌جایی؟ توی همان اتاقی که عکسش را فرستاده بودی، با کاغذ دیواری‌های صورتی؟ روبه‌روی همان دریاچه یخ‌زده‌ای که دختر و پسرها رویش ...
نگهبان
نگهبان مردم از دیدنش می‌ترسند. از سر راهش کنار می‌کشند. نگاه‌شان را می‌دزدند. مردم سرمازده و کبود. توی سرمای زیر صفر بچه‌هایی را می‌بیند که روی پشت‌بام‌ها کنار سگی ایستاده‌اند و زل زده‌اند به او. با یک تا پیرهن کثیف پارچه‌ای. لباس، چسب تن‌شان شده و لرزیدن‌شان از پشت پارچه‌های چرک گرفته پیداست. سگ‌ها هم پارس می‌کنند. هر وقت که می‌آید ...
مشاهده تمام رمان های پیمان اسماعیلی
مجموعه‌ها