مجموعه داستان خارجی

کابوس تهمت و جنایت

(The bishop and other stories)

خادم پیر کلیسا که مشخص بود ناشنوا و بیمار است، صدای دعا را هم به خوبی نمی‌شنید و معمولا باعث می‌شد اشتباهاتی از او سر بزند. مثلا قبل از اینکه پدر یاکوف فرصت داشته باشد صحبت‌هایش را به پایان برساند، خادم پیر شروع به آواز خواندن کرد. یا خیلی وقت بعد از آنکه پدر یاکوف مراسم را به پایان رسانده بود، او گوش‌هایش را تیز کرده بود و رو به محراب سعی می‌کرد بشنود و هیچ چیزی نمی‌گفت تا اینکه کسی دامنش را کشید. پیرمرد صدایی بی‌حالت و بیمارگونه داشت و زبانش می‌لرزید و آسم هم داشت... پسر خیلی کوچکی که به خادم پیر کمک می‌کرد و به سختی می‌شد او را در بین گروه همخوان‌ها پیدا کرد، دلیل مبرهنی از بی‌نزاکتی و آداب نشناسی آن‌ها بود.

9786005816983
۱۳۸۹
۱۴۴ صفحه
۱۵۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
3 سال
3 سال داستان پژمردن عشق و پوسیدن زندگی موجوداتی است که در مردابی ساکن و شب‌گرفته فرومانده‌اند و آداب و رسوم و ملاحظات طبقاتی مانند خزه‌ها و پیچک‌ها بر دست و پایشان پیچیده و آنان را از حرکت باز داشته است.
نامه و 4 داستان کوتاه دیگر (مجموعه داستان‌های کوتاه شاهکار 12)
نامه و 4 داستان کوتاه دیگر (مجموعه داستان‌های کوتاه شاهکار 12) در حوزه ادبیات داستانی، داستان کوتاه جذابیتی خاص دارد. در این عرصه، نویسنده با بهره‌گیری از نبوغ ادبی خود و همین‌طور با استفاده از صناعات و تمهیدات ادبی آن هم در صفحاتی اندک، که خاص داستان کوتاه است؛ داستانی را در قالب یک رمان بلند؛ با شخصیت‌هایی محدود به نگارش درمی‌آورد. داستانی که مضمونی اجتماعی یا سیاسی داشته و جنبه‌ای ...
وحشی (کمدی در 4 پرده)
وحشی (کمدی در 4 پرده) حتی نیم‌نگاهی هم به من نمی‌کند. من زشتم، آدم قابل توجهی نیستم. هیچ چیز شاعرانه‌ای در من وجود ندارد. اگر هم روزی با من ازدواج کند، از روی حسابگری است... به خاطر پول
بی‌پایان
بی‌پایان آن‌چه نویسندگان اشراف‌زاده به رایگان به دست می‌آورند، کسانی که در طبقه‌های پایین‌تر جامعه به دنیا آمده‌اند، با از بین رفتن جوانی کسب می‌کنند. سعی کن داستانی بنویس درباره مردی جوان، نوه یک برده که پیش از این شاگرد مغازه، خواننده دسته کر کلیسا و روزهای دانشجو بوده و تربیت شده تا سلسله‌ مراتب را محترم بداند و دست کشیش‌ها را ببوسد، ...
انگور فرنگی
انگور فرنگی چخوف نه با بیان صریح، بلکه به وسیله نمایش، ماجراها، ساختمان و موضوع داستان، به خواننده می‌گوید: چه ترسی داری از این که آدم با شخصیتی باشی؟ چرا در برابر زیردستان مغرور و بی‌اعتنا؟ آیا نیک‌بختی فقط در رتبه و سردوشی و جیب پر پول پنهان است؟ چرا باید با چنین حرص، چهاردست و پا به نردبان رتبه و عنوان ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها