عمه جان! عمرا نمیگذارم این خانه را بفروشی! آرمنته جنزده در خانهای اسرارآمیز و قدیمی زندگی میکند. عمه تبی بداخلاق، گیر داده این خانه عزیز را بفروشد. آرمنته برای جلوگیری از این کار، بازره تسخیر شدهای به نام سر هوریس و روح پسر بچهای به نام ادموند دست به یکی میکنند و نقشهای ترسناک میکشند که اگر عملی شود...