زمانی عفت را میدید که با لباس شیطانی و خندههای وحشتانگیز و با چشمان از حدقه درآمدهاش با نیرویی جادویی که در او میدید وی را به صورت سگ جلوه میداد و در شب بعد به شکل حیوانی مجسم میشد و در تمام خوابهایش شکری به نحوی حضور داشت و از صحنه زجرش لذت میبرد و یا با دیگران در نابودی او همکاری میکرد.