شاهزاده دستان، خنجر شگفتانگیزی دارد که دستهاش با شنهای زمان پر شده. این شنها میتوانند آدمی را در زمان به عقب ببرند. اکنون دستان به جنایتی هولناک متهم شده و مجبور است علیه سپاه پارس وارد جنگ شود. اگر تو جای شاهزاده دستان باشی، چه میکنی؟ آیا میتوانی راهی برای نجات بیابی یا باز همان اشتباهات را تکرار میکنی و جهان را به نابودی میکشانی؟ اینبار تویی که برای شاهزاده دستان و زندگیاش تصمیم میگیری. چهطور؟