رمان خارجی

قصه جزیره ناشناخته

کتاب در دست از آخرین نوشته‌های اوست و همچنان به سبک و قالب‌ قصه‌ها و حکایت‌های کهن پداخته شده است. اما خواننده‌ای که در آغاز گمان می‌کند انگار حکایتی کودکانه را می‌خواند، سرانجام در می‌یابد قصه‌ای عاشقانه را خوانده است، قصه‌ای فیلسوفانه که یادآور ولتر یا سوئیفت است، با درک استعاره‌های ظریف و پرمعنای ساراماگو می‌توان به عمق و قوت آن پی برد.

مرکز
9789643055097
۱۳۸۸
۶۴ صفحه
۱۹۲۰ مشاهده
۴ نقل قول
ژوزه ساراماگو
صفحه نویسنده ژوزه ساراماگو
۳۹ رمان ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکده‌ای کوچک در شمال لیسبون در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغل‌های مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
دیگر رمان‌های ژوزه ساراماگو
بینایی
بینایی رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده،‌بعد از این‌که چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانی‌اش که زیاد به دردش نمی‌خورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رای‌گیری است. او مجبور شده بود چهل‌متری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که قلبش ...
کوری
کوری چراغ راهنما زرد شد. دو تا از ماشین‌های جلویی قبل از قرمز شدن چراغ سرعت گرفتند و رفتند. آن‌گاه علامت مرد سبز رنگ داخل چراغ گذرگاه عابر پیاده روشن شد. افراد منتظر پا روی خط‌های سپید کشیده شده بر سطح سیاه و آسفالت شده خیابان گذاشتند تا از آن عبور کنند. شاید نامش گذرگاه عابر پیاده بود اما به نظر ...
همزاد
همزاد این رمان، که متن کاملش برای نخستین بار به فارسی برگردانده می‌شود، از معدود آثار ژوزه ساراماگو است که نامش در فهرست معروف کتاب‌هایی است که باید پیش از مرگ خواند. قهرمان داستان، معلم تاریخ دبیرستان است. مردی به اسم ترتولیانو ماکسیمو آفونسو، که ازدواج نافرجامی را از سر گذرانده و چندی است با دختری به نام ماریا دپاز آشنا ...
بینایی
بینایی داستان بینایی از یک روز بارانی در یک حوزه اخذ رای در پایتختی بی‌نام آغاز می‌شود. از شدت باران کسی بیرون نیامده و در حوزه پرنده پر نمی‌زند. بعد از ظهر است و هنوز هیچ‌کس برای دادن رای به حوزه نیامده است. مسئولین حوزه با نگرانی به افراد خانواده و بستگان‌شان تلفن می‌زنند و از آن‌ها می‌خواهند تنور انتخابات را ...
بینایی
بینایی رمان «بینایی» در حقیقت ماجرای دیگری است برای ساکنان شهری که رمان «کوری» در آن اتفاق افتاده بود. «ژوزه ساراماگو» داستان را با یک انتخابات آغاز می‌کند. مردم پایتخت تا بعدازظهر حضور کمرنگی در انتخابات دارند و بارش شدید باران نیز شرایط را دشوارتر کرده است. اما پس از آن مردم به سوی صندوق‌های رای راهی می‌شوند. پس از شمارش ...
مشاهده تمام رمان های ژوزه ساراماگو
مجموعه‌ها