بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
و موسی گریه کرد ( مجموعه داستان)
پیدا کردن اداره مهاجرین بومی در آن شهر بزرگ برای موسی کار آسانی نبود، ولی سرانجام موفق شد خسته و گرسنه با پاهایی دردناک خود را به آنجا برساند.
وقتی در برابر میز مرد سفیدپوستی که پشت روزنامهای مخفی شده بود ایستاد، قدرت آن را نداشت که حرف بزند. سرانجام مرد سفیدپوست روزنامه را پایین آورد و با نفرت نگاهی به ...
رستخیز (24 روایت از روضههایی که زندگی میکنیم)
-
طنزآوران جهان نمایش (دفتر 6) نمایشنامه
مجموعه طنزآوران جهان نمایش، حاصل کوششها و پژوهش های علمی و عملی - پنج دهه اخیر - یکی از پژوهندگان و دستاندرکاران راستین هنر نمایش در عرصه کمدی در این مرز و بوم است.
سعی بر این است که بعضی از دفترها به یک یا دو تن از طنزآوران صحنه نمایش اختصاص یابند که نامآورترند و برخی از دفترها از ...
تو تویی 2 (داستانهای کوتاه و شگفتانگیز)
هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسانتر شدهایم.