۵۵ رمان
لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخ روسیه است. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. لئو نیکلایوویچ تولستوی بهحدی در کشورش مشهور ...
پالیکوشکا
افراد حاضر در محل تعریف میکردند:
ایلیت با همان طنابی که از گهواره باز شده بود، حال با پیراهنی و شلواری به تن و با کلاهی از سر افتاده، از تیر آویزان بود. پاهایش نزدیک به زمین، اما آثار و نشانهای از حیات در او دیده نمیشد. آپولینا که در بهت و حیرت غرق بود برای چندمین بار به طرف پلهها ...
مرگ ایوان ایلیچ
در حوزه ادبیات داستانی؛ داستان کوتاه جذابیتی خاص دارد. در این عرصه، نویسنده با بهرهگیری از نبوغ ادبی خود و همینطور با استفاده از صناعات و تمهیدات ادبی آن هم در صفحاتی اندک، که خاص داستان کوتاه است؛ داستانی را در قالب یک رمان بلند؛ با شخصیتهایی محدود به نگارش در میآورد. داستانی که مضمونی اجتماعی یا سیاسی داشته و ...
آناکارنینا
نیاز: یه سوال بپرسم؟ قبل از این که من بیام تو زندگیات عاشق بودی یا رابطهای داشتی؟
کاوه: ...
نیاز: داشتی؟
کاوه: برای چی میپرسی؟
نیاز: همینطوری.
کاوه: همینطوری سوال نمیپرسن.
نیاز: داشتی یا نه؟ دوست دارم بدونم فقط.
کاوه: نه نداشتم.
نیاز: دروغ میگی.
کاوه: خب اگه میدونی دروغ میگم پس تمومش کن.
23 قصه
این مجموعه داستانهای تولستوی را میتوان نوعی مثنوی مولانا، در فرهنگ روس دانست. به عنوان مثال اگر قصه (پسر خوانده) با داستان مردی که توسط حضرت موسی از خدا خواست تا زبان حیوانات را بفهمد، در مثنوی مولانا، مقایسه شود شباهت آشکار خواهد شد.
تمشک
در میان این افسران ستوانی جوان که صبح آن روز در اسبسواری از ما پیشی گرفته بود، حضور داشت. شخص بسیار جالبی بود: چشمانی رخشا داشت. زبانش کمی میگرفت. دلاش می خواست همه را ببوسد و به آنها بگوید که چقدر دوستشان میدارد. طفلک بیچاره هنوز نمی فهمید که با این کار ممکن است مسخره جلوه کند و رکگویی و ...