رمان خارجی

پتر اول

چشمه
9789643623708
۱۳۸۶
۹۰۴ صفحه
۱۳۰۳ مشاهده
۰ نقل قول
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
جنگ و صلح 1 (4 جلدی)
جنگ و صلح 1 (4 جلدی) جنگ و صلح را، اگر نه بزرگترین رمان عصر ما ، دست‌کم یکی از بزرگترین آن‌ها دانسته‌اند: داستانی به مانند جهانی که در آن شخصیت‌های بسیاری هر یک با شوری خاص در افت و خیزند. اقیانوسی انسانی، با جریان‌های بی‌شمار و درهم‌پیچیده که در ورای آن روحی مقتدر طوفان‌ها می‌انگیزد و فرو می‌خواباند و باز به پا می‌دارد. تالستوی در ...
آناکارنینا 2 (2 جلدی)
آناکارنینا 2 (2 جلدی) الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ مرگ ایوان ایلیچ چکیده‌ای از فلسفه تولستوی و بازتابی از کمال اخلاقیات او پس از تجدیدنظرهای فکری عمیق است. تولستوی عقیده دارد که زندگی قهرمان داستان ساده‌ترین، عادی‌ترین و در نتیجه وحشتناک‌ترین نوع زندگی بوده است. زندگی ایوان می‌تواند زندگی هر انسان دیگری باشد و به بیان دیگر بسیاری از انسان‌ها شباهت‌های زیادی به او دارند.
شاهکارهای کوتاه تولستوی 2 (مرگ ایوان ایلیچ و داستان‌های دیگر)
شاهکارهای کوتاه تولستوی 2 (مرگ ایوان ایلیچ و داستان‌های دیگر) چکیده‌ای از فلسفه تولستوی و بازتابی از کمال اخلاقیات او پس از تجدیدنظرهای فکری عمیق است. تولستوی عقیده دارد که زندگی قهرمان داستان ساده‌ترین، عادی‌ترین و در نتیجه وحشتناک‌ترین نوع زندگی بوده است. زندگی ایوان می‌تواند زندگی هر انسان دیگری باشد و به بیان دیگر بسیاری از انسان‌ها شباهت‌های زیادی به او دارند.
ارباب و بنده
ارباب و بنده نیکیتا نزدیک صبح بیدار شد. سرما، که دوباره نیزه‌اش را در پشتش فرو می‌برد بیدارش کرد. به خواب دیده بود که از آسیاب می‌آید و گاری آرد اربابش را می‌آورد و ضمن عبور از نهر چرخ گاری از پل لغزیده و در آب مانده بود. به خواب دید که به زیر گاری خزیده و آن را بر گرده گرفته بود ...
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها