عجیب نیست که کنار ساحل سالها، فصلها، پاییزهای خاموش قدم میزنم و یادها شعله میکشند. چرا به دیگران رشک نمیبرم؟ چرا دیگرانی که آن همه آزار میرساندند خورشید به حساب نمیآورد؟ از نیکیهای کوچکشان میگفت و آن بخش را در آنها باارزش میدانست و باقی را میگفت به هستی خودشان ربط دارد.