مجموعه داستان خارجی

یادداشت‌های 1 پزشک جوان

میخاییل بولگاکف، نویسنده بزرگ روس که پزشک نیز بود، در این کتاب به روایت نخستین تجربیات پزشکی خود می‌پردازد، هنگامی که بلافاصله پس از پایان تحصیلاتش به قصبه‌ای دورافتاده منتقل شد و ناچار بود در آن‌جا به تنهایی با بیماری‌های روستاییان دست و پنجه نرم کند. علاوه بر یادداشت‌های 1 پزشک جوان، داستان مورفین نیز در این کتاب گنجانده شده است که بولگاکف در آن چگونگی اعتیاد 1 پزشک را به شکل بدیع و تکان‌دهنده‌ای به تصویر می‌کشد.

ماهی
9789642091126
۱۳۹۱
۲۱۶ صفحه
۱۱۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
میخاییل بولگاکف
صفحه نویسنده میخاییل بولگاکف
۲۲ رمان میخائیل بولگاکف در پانزدهم ماه مه ۱۸۹۱ در خانواده‌ای فرهیخته در شهر کیف اوکراین متولد گردید. پدرش آفاناسی ایوانویچ دانشیار آکادمی علوم الهی و مادرش، واروارا میخائیلونا دبیر دبیرستانی در شهر کیف بود. پس از تولد فرزند اول، یعنی میخائیل، مادر از تدریس دست کشید و بیشتر وقت خود را به تربیت او اختصاص داد. بعد از میخائیل ویرا- نادژدا- واراوار- نیکلای- ایوان و لینا به جمع خانواده اضافه شدند. در زمان حیات پدر، اصول اخلاقی جدی بر خانه حاکم ...
دیگر رمان‌های میخاییل بولگاکف
جنگ و صلح (اقتباس نمایشی از رمان جنگ و صلح تالستوی) نمایش‌نامه
جنگ و صلح (اقتباس نمایشی از رمان جنگ و صلح تالستوی) نمایش‌نامه بولگاکف در اقتباس نمایشی خود شخصیت پی‌یر، ناتاشا، آندری و خانواده راستف،‌ یعنی قهرمان‌هایی را که مستقیم با جنگ رابطه دارند، در مرکز اثر خود به حرکت در می‌آورد و روایتی خطی منطبق با روند تاریخی را در پیش می‌گیرد.
قلب سگی
قلب سگی داستان بلند قلب سگی مشهورترین اثر طنز انتقادی میخاییل بولگاکوف است. این اثر سال‌ها پس از مرگ نویسنده انتشار یافت، زیرا در زمان حیات او به هیچ‌وجه قابل انتشار نبود و هر که آن را می‌خواند از صراحت ضدکمونیستی‌اش به هراس می‌افتاد. بولگاکوف در قلب سگی اسطوره‌ی ایدئولوژیک آفرینش انسان نو یا انسان شوروی را نفی می‌کند و نشان می‌دهد ...
دست‌نوشته‌های 1 مرده
دست‌نوشته‌های 1 مرده سرگئی ماکسودوف یک کارمند ساده موسسه کشتیرانی است و از شرایط زندگی و امرار معاش‌اش سرخورده و یکی از علایق همیشگی‌اش نوشتن است. او شب‌ها روی نگارش نمایش‌نامه‌ای با عنوان برف سیاه کار می‌کند. بعد از مدت‌ها نامه‌ای از مرکز آموزشی تئاتر مستقل مبنی بر ملاقات و پذیرفته شدن نمایش‌نامه‌اش به عنوان یکی از نمایش‌نامه‌های قابل اکران دریافت کند و ...
گارد سفید
گارد سفید برف ریزی شروع به باریدن کرد، سپس ناگهان به دانه‌های بزرگ برف تبدیل شد. باد به زوزه درآمد، توفان نیز بیداد کرد. چیزی نگذشت که فضای قیرگون در دریایی از برف فرو رفت. همه چیز ناپدید شد. سورچی فریاد زد: آه، ارباب، بیچاره شدیم: توفان شد.
مرشد و مارگریتا
مرشد و مارگریتا
مشاهده تمام رمان های میخاییل بولگاکف
مجموعه‌ها