رمان نوجوان

قصه‌های من و بابام 3 (لبخند ماه)

یکی بود، یکی نبود. یک پدر بود و یک پسر بود. این قصه نیست. پدر نامش اریش زر بود و در سال 1903 در شهر پلاوئن در آلمان به دنیا آمده بود. دوره دبیرستان را گذراند و در دانشکده هنر در شهر لایپزیگ هنر نقاشی را آموخت. بیست و هشت ساله بود که پسرش، کریستیان، به دنیا آمد. همان طور که در عکس می‌بینی، این پدر و پسر به راستی بودند و قصه‌هایشان هم فقط قصه نیست.

9789643181024
۱۳۹۱
۱۰۸ صفحه
۹۸۱ مشاهده
۲ نقل قول
دیگر رمان‌های اریش زر
قصه‌های من و بابام 2 (شوخی‌ها و مهربانی‌ها)
قصه‌های من و بابام 2 (شوخی‌ها و مهربانی‌ها) یکی بود، یکی نبود. یک پدر بود و یک پسر بود. این قصه نیست. پدر نامش اریش زر بود و در سال 1903 در شهر پلاوئن در آلمان به دنیا آمده بود. دوره دبیرستان را گذراند و در دانشکده هنر در شهر لایپزیگ هنر نقاشی را آموخت. بیست و هشت ساله بود که پسرش، کریستیان، به دنیا آمد. همان طور ...
قصه‌های من و بابام 1 (بابای خوب من)
قصه‌های من و بابام 1 (بابای خوب من) یکی بود، یکی نبود. یک پدر بود و یک پسر بود. این قصه نیست. پدر نامش اریش زر بود و در سال 1903 در شهر پلاوئن در آلمان به دنیا آمده بود. دوره دبیرستان را گذراند و در دانشکده هنر در شهر لایپزیگ هنر نقاشی را آموخت. بیست و هشت ساله بود که پسرش، کریستیان، به دنیا آمد. همان طور ...
مشاهده تمام رمان های اریش زر
مجموعه‌ها