و اما راویان اخبار و ناقلان آثار و محدثان داستانگردان و خوشهچینان خرمن سخن چنین روایت کردهاند که... سیصد چهار صد سال پیش یک داستانی به دنیا آمد به نام عزیز و نگار. خودش پا درآورد، از این دهان به دهان و از این روستا به آن روستا سفر کرد. با این حال هیچوقت خدا کسی نفهمید که پدرش کی بوده، مادرش کی بوده، و عزیز و نگار اینطوری بزرگ شدند و بزرگ شدند تا پس از ماجراهای زیبا در دل کوههای طالقان و رودبار الموت (رودبار محمد زمان خانی) و البرز به یکدیگر رسیدند.