اگر عشق نبود، هیچ ستارهای میل به آمدن توی آسمون رو نداشت. ماه نمیتونست برای یه شبم که شده توی زندون تاریک شب طاقت بیاره. چه برسه به این که هر شب عاشقانه سرش رو روی شونه زندانبان ابدیاش شب بذاره. هیچ ابری به هم آغوشی ابر دیگه نمیرفت، در نتیجه بارونم نبود. هیچ گلی حاضر نمیشه عشق کسی رو سر کوچه رسوایی بذاره! به جز شاخه گل رزی که توی حیاط خونه عرفان رویید.