رمان نوجوان

نکروپلیس

اسکارلت آدامز پانزده ساله بعد از ناپدید شدن عجیبش (که حاضر نیست درباره آن توضیح بدهد) گرفتار هیاهوی رسانه‌ها می‌شود. اما در سرزمین دوردست پرو، مت فریمن حقیقت را حدس می‌زند. او عاقبت پنجمین نگهبان دروازه را پیدا کرده. آخرین نفر از پنج نگهبان که باید در برابر نیروی سیاه پیشینیان کنار هم بایستند. او تنها کسی نیست که دنبال اسکارلت می‌گردد. نیروهای اهریمنی یک قدم از او جلوتر هستند. آن‌ها اسکارلت را به هنگ‌کنگ می‌کشند و در شهری در حال مرگ به دام می‌اندازند که هوای آن مسموم است و راهی برای فرار از آن وجود ندارد. پیشینیان قبلا فریب ‌دیده و شکست خورده‌اند. اما این بار آن‌ها نقشه‌ای دارند، این بار آن‌ها کاملا بر اوضاع مسلط هستند.

9786001820656
۱۳۹۱
۳۸۴ صفحه
۱۰۱۷ مشاهده
۰ نقل قول
آنتونی هوروویتس
صفحه نویسنده آنتونی هوروویتس
۳۹ رمان آنتونی هورویتس (به انگلیسی: Anthony Horowitz) (زاده ۵ آوریل ۱۹۵۶) نویسندهٔ انگلیسی گونهٔ وحشت و خیال‌پردازی است. او بیشتر به نوشتن رمان‌های کودکان می‌پردازد. شاید بتوان گفت زندگی آنتونی هوروویتس از داستان‌های چارلز دیکنز یا برادران گریم برگرفته شده‌است. در سال ۱۹۵۶، هوروویتس در خانواده‌ای یهودی در استن‌مور، میدل‌سکس انگلستان به‌دنیا آمد. پدرش بازرگان ثروتمندی بود که برای نخست‌وزیر هارولد ویلسون کار می‌کرد. او با دانستن این‌که ممکن است ورشکسته شود، حساب‌های بانکی‌اش را با نامی مستعار، به بانک دیگری انتقال ...
دیگر رمان‌های آنتونی هوروویتس
ستاره اهریمنی
ستاره اهریمنی ماجرا با دروازه کلاغ شروع شد. اما هنوز تمام نشده. دشمن بار دیگر به حرکت در آمده. مت فریمن، بعد از شکست دادن، «پیشتیبان» در دروازه کلاغ، تصور کرد می‌تواند به زندگی عادی خود برگردد. اما کسی نظر دیگری داشت. خیلی دورتر در پرو، دروازه دوم دارد باز می‌شود. فقط مت قدرت آن را دارد که نگذارد نیروهای تاریکی بیرون بیایند، اما حالا آن‌ها ...
دشمن عمومی شماره 2
دشمن عمومی شماره 2 همه چیز در خطر است. نوجوان بزهکاری در زندان نقشه‌ای طرح کرده که می‌تواند همه‌چیز را از بین ببرد، اما نیک دایموند در یکی از پرخطرترین عملیات خود، نه تنها نقشه‌ او را باطل می‌کند که خود نیز تا آستانه مرگ پیش می‌رود.
دروازه کلاغ (ماجراهای الکس رایدر)
دروازه کلاغ (ماجراهای الکس رایدر) مت فریمن همیشه می‌دانست با بقیه فرق دارد. با رویاها شروع شد. بعد نوبت به قتل‌ها رسید. پلیس بعد از بازداشت مت فریمن او را به مزرعه‌ای در یور کشایر فرستاد تا تحت سرپرستی یک خانم مسن قرار بگیرد. طولی نکشید که مت حس کرد سرپرست او یک آدم عادی نیست: بقیه مردم دهکده هم عادی نبودند. بعد مت از وجود پیشینیان با خبر ...
ترس
ترس
کلبه نحس
کلبه نحس
مشاهده تمام رمان های آنتونی هوروویتس
مجموعه‌ها