مجموعه داستان خارجی

پایان شاد

صبح زود بود که مردم، بین ساعت 4:00 و 5:00، اول دست‌ها و پاهایم سرد شدند، انگار که جوراب و دستکش خیس پوشیده باشی، بعد سرما بالاتر و بالاتر رفت و به قلبم رسید، قلبم ایستاد و من انگار در قعر چاه عمیقی فرو رفتم. البته راستش را بخواهید هیچ‌وقت ته یک چاه دراز نکشیده‌ام، ولی خوب قبلا هیچ‌وقت هم نمرده بودم!

زهرا محمدی
9786005906103
۱۳۹۱
۱۳۶ صفحه
۴۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ویکتوریا توکاروا
فایل صوتی پایان شاد
فایل صوتی پایان شاد کتاب پایان شاد برگزیده داستان‌های معاصر روسی قرن بیستم با موضوع اجتماعی و از سه نویسنده برجسته و معاصر روس به نام‌های آندری گلاسیوف، یوگنی گریشکاوتس و ویکتوریا توکاروا است که همگی از نویسندگان محبوب در میان روشنفکران و جوانان روسیه به شمار می‌روند. در این مجموعه شش داستان از این سه نویسنده گنجانده شده است و بیشتر داستان‌های این ...
چتر ژاپنی
چتر ژاپنی آقای گرامی... آن چند کلمه‌ای را که بعد از مرور سراسر این مجموعه برای بنده نوشتید به فال نیک گرفتم: «... داستان‌های [این خانم] دنیای متفاوتی را برایم گشود... این نویسنده نگاهی انسانی و لطیف در عین حال نو و جالب به زندگی دارد، و البته در جاهایی هم بسیار زنانه است. تاثیر زندگی در دوران شوروی در برخی از ...
مشاهده تمام رمان های ویکتوریا توکاروا
مجموعه‌ها