مجموعه داستان داخلی

آلابولاها 1

حالا ساعت ده و سی دقیقه است. دکتر در اتاق معاینه را باز می‌کند و همراه آقای آ‎ل‌ورچی بیرون می‌آید و از او می‌خواهد که در سالن انتظار بماند و به آقای بیمار اشاره می‌کند که همراهش به اتاق معاینه برود. خانم منشی پیش‌قدم می‌شود و دست آقای بیمار را می‌گیرد و وارد اتاق معاینه می‌شوند و باز در بسته می‌شود.

مینا
9786005200003
۱۳۸۸
۱۴۴ صفحه
۲۹۲ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های اصلان پاشا
وقتی خیال و خاطره یکی شوند (21 داستان کوتاه) مجموعه داستان
وقتی خیال و خاطره یکی شوند (21 داستان کوتاه) مجموعه داستان ژاندارم عصبانی شد و از کوره در رفت و فریاد زد گور پدر تو کرده‌اند و آن مروارید سگ پدر، چند مشت و لگد حواله کرد به صورتم و داد زد آهای دکتر کجایی؟ قرمساق بیا اینجا و این‌ جا... ک... ش را ببر، ببر حلق‌آویزش کن، ببر چوب توی آستین‌هایش کن، ببر هر غلطی که می‌توانی انجام بده. دیگر ...
مشاهده تمام رمان های اصلان پاشا
مجموعه‌ها