حالا ساعت ده و سی دقیقه است. دکتر در اتاق معاینه را باز میکند و همراه آقای آلورچی بیرون میآید و از او میخواهد که در سالن انتظار بماند و به آقای بیمار اشاره میکند که همراهش به اتاق معاینه برود. خانم منشی پیشقدم میشود و دست آقای بیمار را میگیرد و وارد اتاق معاینه میشوند و باز در بسته میشود.