رمان خارجی

جان شیفته 1 و 2 (2 جلدی)

(L'ame enchantee)

از این‌رو، ژولین که به دیدن سر و روی قربانی تن به قضا داده‌ای که اکنون زنش به خود می‌گرفت به رقت در آمده بود و خالی از پشیمانی هم نبود، برای آنکه عذری آورده باشد، کوشید تا اندیشه خود را به صورتی ساده، مانند یک آموزگار برای دخترکی هف ساله، برای زنش بیان کند. کنستانس حرکتی از سر وحشت‌زدگی کرد: نه، نه! پر خسته کننده است!...

به آذین
دوستان
9789646207035
۱۳۹۰
۸۷۶ صفحه
۶۸۳ مشاهده
۱ نقل قول
نسخه‌های دیگر
رومن رولان
صفحه نویسنده رومن رولان
۱۷ رمان رومن رولان درسال ۱۸۶۶ در شهر کلامسی، در ایالت بورگونی، در خانواده بورژوآی مرفهی به دنیا آمد. در چهارده سالگی به همراه خانواده‌اش برای تحصیل راهی پاریس شد، در نوجوانی با افکار باروخ اسپینوزا آشنا شد و لئو تولستوی را کشف کرد. در ۱۸۸۹ م. در رشته تاریخ ادامه تحصیل داد و در ۱۸۹۵ م. به رم رفت در رشته هنر مدرک دکترا گرفت. رسالهٔ دکترای او در مورد تاریخ اپرای اروپا پیش از ژان باتیست لولی و آلساندرو اسکارلتی است. ...
دیگر رمان‌های رومن رولان
جان شیفته 3و4 (2 جلدی)
جان شیفته 3و4 (2 جلدی) از این‌رو، ژولین که به دیدن سر و روی قربانی تن به قضا داده‌ای که اکنون زنش به خود می‌گرفت به رقت در آمده بود و خالی از پشیمانی هم نبود، برای آنکه عذری آورده باشد، کوشید تا اندیشه خود را به صورتی ساده، مانند یک آموزگار برای دخترکی هف ساله، برای زنش بیان کند. کنستانس حرکتی از سر وحشت‌زدگی ...
ژان کریستف 2 (4 جلدی)
ژان کریستف 2 (4 جلدی)
ژان کریستف 2 (2 جلدی)
ژان کریستف 2 (2 جلدی) در یک شب توفانی، در دل کوهستان‌ها، زیر بام آذرخش‌ها، در هنگامه غرش‌های ترسناک تندروها و بادها، می‌اندیشم به‌ آن کسانی که از دنیا می‌روند، به سراسر این کره خاکی که نیستی را در بر می گیرد، و در آغوش مرگ در می‌غلتد، و به زودی زود خواهد مرد.
روبسپیر
روبسپیر روبسپیر نوشته رومن رولان نمایش‌نامه‌ای است کوتاه و مختصر درباره یکی از شخصیت‌های جنجالی انقلاب فرانسه. مردی که او را فسادناپذیر نام داده بودند و به نوشته رومن رولان هر آنچه انقلاب فرانسه به دست آورده است محصول تلاش‌های اوست. او یکی از رهبران تندرو و افراطی (رادیکال) گروه «ژاکوبن» و «کمیته نجات ملی» و عضو «مجلس کنوانسیون» بود. مردم‌دوست بود ...
زندگی تولستوی
زندگی تولستوی ((تو با سکوت کردن نمی‌توانی از آن فرار کنی می‌دانی؟)) و من، او را خوب شناختم، نگاهی دزدانه و تقریبا با کمرویی به او انداختم و به خود گفتم: ((این مرد مانند خداست.))
مشاهده تمام رمان های رومن رولان
مجموعه‌ها