به قصههایی که درباره خیابان ترس میگویند گوش نکنید. آیا ترجیح نمیدهید خودتان به کشف آن بروید... و ببینید آیا وحشتهای مخوف و اسرار غیر قابل پیشبینی آن واقعیت دارند یا نه؟ شما که نمیترسید، اینطور نیست؟
۹۳ رمان
استاین میگوید:" وظیفهٔ بزرگی دارد و آن سیخ کردن مو بر اندام بچه هاست" کتابهای او با فروش بیش از ۲۵۰ نسخه در سطح جهان او را به پر فروشترین نویسندهٔ کودک تبدیل کردهاست . او هم اکنون همراه همسرش جین(jane)و پسرش مت (matt)زندگی میکند. استاین میگوید:"من عاشق این هستم که خوانندههایم را به جاهای ترسناک ببرم آیا می دانید ترسناکترین مکان کجاست؟این محل ذهن خود شماست." آر.ال.استاین«رابرت لارنس استاین»در سال ۱۹۴۳ در شهر کلموبوس در ایلت اوهایو به دنیا ...
ساعت محکومیت (دایره وحشت 13)
مایکل وبستر همیشه به دردسر میافتد. و او میداند که دلیلش همیشه خواهر لوس و کوچکترش، تارای وحشتناک است. اما اینبار موضوع تازهای زندگی مایکل را به وضع بدی میکشاند. پدر مایکل به تازگی یک ساعت کوکی عتیقه به خانه آورده است. ساعت بسیار قدیمی و گران است و آقای وبستر اجازه نزدیک شدن به آن را نمیدهد..
بیچاهره مایکل باید ...
1 روز در سرزمین وحشت (...
خانواده لیزی در راه پیدا کردن باغوحش پارک گاردنز تیم گم شدند. اما این موضوع مهمی نبود آنها در عوض پارک تفریحی دیگری پیدا کردند. در سرزمین وحشت هیچ انسانی دیده نمیشد. هیچ علامتی. ورود به آنجا هم آزاد بود. به نظر مکان جالبی میرسید. البته تا قبل از این که قلب لیزی از دیدن آن تصویر مرگآور از ترس ...
دختری که دائم جیغ میکشید وای هیولا
مجموعه ترس و لرز واقعا پشت خواننده را میلرزاند. در هر یک از داستانهای این مجموعه با چند دختر و پسر کنجکاو و شجاع آشنا میشوید و پا به پای آنها ماجراهای ترسناکی را پشت سر میگذارید.
لوسی به قدری از هیولا قصه ساخته است و برای دوستان و خانوادهاش تعریف کرده که دیگر حوصله همه آنها را سر برده است ...
شبح ساحل (دایره وحشت 21)
جری خیلی دوست داشت تا هر چه زودتر در قبرستان متروکی که کنار ساحل پیدا کرده بود دست به اکتشافات بزند. تا این که بچههای دیگر، داستانی برایش تعریف کردند. داستانی دربارهی روحی سه هزار ساله. روحی که هنگام ماه کامل از قبرستان میآید. روحی که در اعماق قبرستان زندگی میکند. جری فکر کرد که این یکی از همان قصههای ...
من مردهام (تالار وحشت)
این الکس اسمیت است که از کنارتان رد شد تا با عجله به خانه برود و دفتر خاطراتش را چک کند. مشکل این است که الکس تاکنون یک کلمه هم در این دفتر ننوشته است. ولی دیروز مطلب عجیبی در دفترش ظاهر شد، چیزی در مورد آینده الکس... آلکس بیصبرانه منتظر مطالب امشب است تا ببیند فردا چه چیزی انتظارش ...