مجموعه داستان داخلی

شکارچیان سرزمین پرواز

دلم آب گوارای سرد می‌خواست؛ فقط و فقط آب. دلم می‌خواست چنین شب‌هایی تمام شود: راه گز کردن‌ها، بی‌خوابی‌ها، کمین‌کردن‌های بی‌سرانجام، همه رنج‌های جسمی و ذهنی. همه هل دادن‌های منجنیق فرسوده، که هم چرخ‌هایش قرچ‌قرچ می‌کرد و هم از همه تکه‌هایش صدای غیژغیژ اعصاب‌خردکنی بلند می‌شد. انگار هر لحظه ممکن بود که از هم بپاشد، و فکر از هم پاشیدنش ترسی دیگر بود. از دایی می‌ترسیدم. از این که دیگر نتوانیم پروازی شکار کنیم.، می‌ترسیدم. موجود نامرئی توی دلم منقلب می شد...

9786001194047
۱۳۹۱
۲۰۶ صفحه
۵۱۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های مصطفی فلاحیان
خنده در پارلمان
خنده در پارلمان - ساکت. با شما هستم ساکت. سکوت می‌شود. نماینده‌ی چاق نفس عمیقی می‌کشد. ماهی‌گیر هم جعبه‌ی سیگارش را توی جیبش می‌گذارد و تورش را روی دوش می‌اندازد و سیگار می‌کشد. - خب پس طبق قوانین حزب من، دستور می‌دهم تا از مچ پای روح این مرد به پایین را قطع کنند تا این مرد از ما بشود...
مشاهده تمام رمان های مصطفی فلاحیان
مجموعه‌ها