داستانهای که در پیشرو دارید، آثاری عمیق و تاثیر گذاریاند که با تمرکز بر دوران نوجوانی و کودکی شخصیتهای اصلی داستان، روابط انسانی عمیق بین شخصیتها را در زیباترین شکل آن بیان میکند.
۷ رمان
در سن پنج سالگی مادرش او را ترک میکند و سرپرستیاش را خالههایش در نیواورلئان به عهده میگیرند. از سن ده سالگی شروع به نوشتن میکند و اولین داستانش میریام در بیست سالگی منتشر میشود.
اولین رمانش صداهای دیگر اتاق های دیگر شخصیت او را به عنوان کسی که دیگران را همواره به چالش میکشد معرفی کرد.
او دوست تنسی ویلیامز بود امااین دوستی با موفقیت صبحانه در تیفانی کمرنگ شد. کاپوتی شش سال را صرف نگارش کتاب به خونسردی کرد که ...
صبحانه در تیفانی
ترومن کاپوتی صبحانه در تیفانی را در سال 1958 منتشر کرد. این رمانِ کوتاه داستانِ هالی گولایتلی، دختر جوانی ساکن نیویورک، را روایت میکند که انگار نه شغلی دارد و نه خانوادهای و زندگیاش را با مردان در کافهها و بارها و رستورانها میگذراند. هالی گولایتلی مشهورترین شخصیتی است که ترومن کاپوتی، نویسنده بزرگ امریکایی، خلق کرده، همچنین در تاریخ ...
صبحانه در تیفانی
صبحانه در تیفانی داستان هالی گولایتلی، دختری سرزنده و شاد با گذشتهای مبهم است که در نیویورک زندگی میکند. راوی بینام داستان، مردجوانی است که قصد دارد نویسنده بشود و از آنجا که در همسایگی هالی زندگی میکند بهطور تصادفی او را ملاقات میکند و به تدریج با دخترک آشنا میشود. این آشنایی مقدمهای برای ملاقات راوی با دوستان هالی ...
موسیقی برای آفتابپرستها
ترومن کاپوتی استاد بی برو برگرد در همان سنتی بود که پیشگامانش چخوف و همینگوی بودند. جایی از زندگی فکر کرد دیگر دلیلی ندارد قصه بسازد، خود زندگی پر داستانهایی جذاب و بکر است که فقط باید درست تعریفشان کنی تا به جان خواننده بنشینند و اثری ماندگار بر ذهنش بگذارند. این شد که شروع کرد به نوشتن از قصههای ...
خاطرهای از کریسمس و 2 داستان دیگر
خاطرهای از کریسمس از کارهای مهم و کلاسیک ترومن کاپوتی است. مجموعهای از سه داستان که دو شخصیت اصلی آن ثابت هستند، پسرکی هفتساله که شباهت زیادی به کودکی خود کاپوتی دارد و پیر دختری دوستداشتنی.
کاپوتی داستان (خاطرهای از کریسمس) و (مهمان روز شکرگزاری) را در دهه شصت یعنی زمانی که در اوج شهرت و اعتبار بود، نوشت.
منتقدان درباره خاطرهای ...
تابوتهای دستساز (گزارش واقعی از 1 جنایت امریکایی)
اضطراب، همچنان که هر روانپزشک گرانقیمتی بهتان خواهد گفت، حاصل افسردگی است، اما افسردگی، همچنان که همان روانپزشک در جلسه دوم و بعد دریافت حق ویزیت بعدی آگاهتان خواهد کرد، حاصل اضطراب است. تمام بعدازظهر را در این چرخه پرملال دور دور زدم، دم غروب دیگر دو خوره با هم همراه شده بودند، اضطراب که با افسردگی آمیخت، نشستم ...