رمان ایرانی

باده بی‌مستی

صدای شیون و فغان مادر آنچنان رعشه‌ای به جانم انداخته بود که از شدت ترس و وحشت به گوشه صندوق‌خانه پناه برده بودم و مثل بید می‌لرزیدم. از شدت گریه زیاد چشمانم قرمز شده بود. با هر جیغ و فریادی که مادر از ته گلویش بیرون می‌داد انگار با زجر و شکنجه بندبند وجودم را به صلابه می‌کشیدند. لحظه‌ای نبود که آرزوی مرگ نکنم. مادر طبق معمول زیپ دهانش را کشیده بود و لیچار بار پدرم می‌کرد. پدرم با مظلومیت در حالی که از ترس آبرویش جیک نمی‌زد همان‌طور که سعی در آرام کردن ماردم داشت با صدای لرزانی رو به مادر کرد و گفت: مهتاج خانوم تو رو خدا آروم‌تر، حالا که اتفاقی نیفتاده مگه این دختر زبون بسته چیار به کار شما داره که آنقدر پاپی‌اش شدی، والله خدارو خوش نمی‌یاد، آخه این بچه هم واسه خودش کلی امید و آرزو داره همه همکلاسی‌ها و دوستانش رفتند دبیرستان ثبت‌نام کردند، حالا مگه چه عیبی داره که این دختره هم درس بخونه و در آینده واسه خودش کسی بشه.

چکاوک
9789648957419
۱۳۹۱
۳۳۲ صفحه
۳۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
زهره درانی
صفحه نویسنده زهره درانی
۱۰ رمان Oscar Fingal O'Flahertie Wills Wilde was an Irish playwright, poet and author of numerous short stories and one novel. Known for his biting wit, and a plentitude of aphorisms, he became one of the most successful playwrights of the late Victorian era in London, and one of the greatest celebrities of his day. Several of his plays continue to be widely performed, especially The Importance of Being Earnest.

As the result of a widely covered series of trials, ...
دیگر رمان‌های زهره درانی
شاهراه تردید
شاهراه تردید تقریبا تمام فامیل خبردار شده بودند. آقا جانم و عزیز جون به شدت نگران وضعیت روحی و روانی‌ام بودند. الهه و رابعه و ریحانه از ترسشان هر روز به من سر می‌زدند و نگرانم بودند. بالاخره به هر نحوی که بود با تهدید و فشار محمدباقر راضی به طلاق شد. روزی که برای گرفتن طلاق به محضر رفتم، انگار برایم ...
عشاق بی‌رحم
عشاق بی‌رحم
دیبا
دیبا
سالومه
سالومه
مشاهده تمام رمان های زهره درانی
مجموعه‌ها