رمان خارجی

تعقیب گوسفند وحشی

(A Wild Sheep Chase)

در تعقیب گوسفند وحشی شخصیت اصلی و راوی وجود میانمایه‌ای دارد. شور و شوقی ندارد، انگار به خیانت زن و سپس جدایی او بی‌اعتناست و فقط به این دلیل جلب نامزد تازه‌اش می‌شود که گوشش شگفتی آفرینش است و هر کس که آن را ببیند در برابرش بی‌اختیار می‌شود. با این نکته که در سراسر کتاب هیچ شخصیتی نام واقعی ندارد، بر این منظر سطحی تاکید می‌شود. هنگامی که رت، یک دوست خانه به دوش راوی، عکسی از گوسفندها در هوکایدو برایش می‌فرستد، سلسله زنجیر حوادث به حرکت درمی‌آید. عکس گوسفندها توجه چهره‌ای نیمه‌پنهان را که فقط به رئیس مشهور است یکی از مهره‌های اصلی اسطوره‌یی نیرومند دنیای زیرزمینی به خود جلب می‌کند که نیاز مبرمی دارد که به یکی از گوسفندهای عکس دست یابد. رئیس منشی خود را پیش راوی می‌فرستد و حالیش می‌کند که اگر گوسفند را برایش پیدا نکند با عواقب وخیمی روبه‌رو خواهد شد. آنچه در پی می‌آید سفری فراواقعی از توکیو به ساپورو و شمال ژاپن است. شامل هتلی (هتل دلفین) که انگار از یکی از فیلم‌های استنلی کوبریک سر برآورده و موجودی ملقب به استاسفند، که در خور فیلم‌های دیوید لینچ است. راوی ما طی این سفر و در برخورد با حوادث خارق‌العاده با جهان‌بینی تصنعی خود و تاثیری که بر زندگیش می‌گذارد رویارو می‌شود.

نیکو نشر
9789647253628
۱۳۹۲
۳۶۰ صفحه
۳۱۴۶ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
مجموعه داستان بید کور زن خفته 2
مجموعه داستان بید کور زن خفته 2 بید کور از بیرون خیلی کوچک است، اما ریشه‌هایی عمیق دارد. رشد ظاهری آن بعد از مدتی متوقف می‌شود، اما ریشه‌ها زیر زمین بزرگ می‌شوند و تا ژرفایی بی‌انتها ادامه می‌یابند. انگار به جای نور تاریکی باعث رشدشان می‌شود. و سرانجام در یک شب توفانی زمین دهان باز می‌کند و آن دریای تاریکی جاری می‌شود. ساحل پر از چیزهایی است ...
پین‌بال 1973
پین‌بال 1973 تاکسی گرفتم و خانه که برگشتم، دیگر تقریبا نصفه‌شب بود. دوقلوها روی تخت بودند و حل کردن جدول هفته‌نامه‌ای را تمام کرده بودند. عین ورق کاغذ سفید بودم و بوگند مرغ یخ‌زده می‌دادم. لباس‌هایم را انداختم توی لباس‌شویی و جست زدم توی حمام تا مفصل و طولانی خودم را بشویم. بعد 30 دقیقه بودن زیر آب داغ، حس کرده‌ام آماده‌ام ...
ماشین مرا بران
ماشین مرا بران از روز اول ملاقات، میساکی راننده شخصی کافوکو شد. جلو بلوک آپارتمان، او را راس ساعت سه بعدازظهر سوار می‌کرد. ساب زردرنگ کافوکو را از پارکینگ خانه‌اش برمی‌داشت و او را به سالن تئاتر در گینزا می‌برد. البته در هنگام بارش باران با سقف بسته رانندگی می‌کرد. در طول مسیر، کافوکو روی صندلی کنار راننده می‌نشست و دیالوگ‌هایش را روی ...
1 عضو غیروابسته
1 عضو غیروابسته «من اون‌قدر دوستش دارم که تمام چیزایی که تا حالا برام لذت‌بخش بودن، دیگه در نظرم خسته‌کننده و مسخره‌ان؛ دیگه دلم نمی‌خواد ورزش کنم؛ حوصله ندارم برم لباس بخرم؛ حتی می‌ترسم بشینم پشت پیانو، درش رو باز کنم؛ دیگه میلی به غذا خوردن ندارم؛ ساکت می‌شینم و فقط نگاه می‌کنم. اگر قلب اون بزنه قلب من هم این‌جا می‌زنه؛ درست ...
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم خوشحالم که طی این همه سال، تحت هر شرایطی، از دویدن دست بر نداشته‌ام. دلیل خوشحالی‌ام آن است که رمان‌هایم را دوست دارم. حالا هم سخت مشتاقم که ببینم رمان بعدی چه از کار در خواهد آمد. من نویسنده‌ای هستم با محدودیت‌های خاص خود ـ آدمی ناکامل با یک زندگی ناکامل و محدود ـ و اگر هنوز هم چنین حسی ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها