رمان خارجی - شرق دور

فایل صوتی چاقوی شکاری

هاروکی موراکامی (متولد 1949) در ایران کمابیش شناخته شده است. ایشان پرآوازه‌ترین نویسنده ژاپنی معاصر است که حدود ده رمان و چند غیر رمان نوشته و شهرت جهانی کسب کرده است. کافکا، در کرانه و پس از تاریکی با ترجمه همین قلم و چند ترجمه دیگر از او به زبان فارسی منتشر شده است. مجموعه داستان حاضر و مجموعه دیگری به نام گربه‌های آدمخوار که چاپ شده است، از مجموعه داستان بید کور و زن خفته انتخاب شده و برخی داستان‌هایش روانکاوانه و بعضی دربردارنده خرق عادت است و از همان فقدان و گمگشتگی و جستجوی هویت در آثار دیگر موراکامی حکایت می‌کند. کلمات کلیدی: ادبیات و داستان، داستان‌‌های کوتاه، هاروکی موراکامی، مهدی غبرایی

نیکو نشر
2500110049664
۱۳۹۵
۰ صفحه
۸۶ مشاهده
۰ نقل قول
هاروکی موراکامی
صفحه نویسنده هاروکی موراکامی
۷۶ رمان موراکامی در ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ در کیوتو ژاپن به دنیا آمد. در سال ۱۹۶۸ به دانشگاه هنرهای نمایشی واسدا رفت. در سال ۱۹۷۱ با همسرش یوکو ازدواج کرد و به گفته خودش در آوریل سال ۱۹۷۴ در هنگام تماشای یک مسابقه بیسبال، ایده اولین کتاب‌اش به آواز باد گوش بسپار به ذهنش رسید. در همان سال یک بار جاز در کوکوبونجی توکیو گشود. در سال ۱۹۷۹ اولین رمانش به آواز باد گوش بسپار منتشر شد و در همان سال جایزه ...
دیگر رمان‌های هاروکی موراکامی
جنگل نروژی
جنگل نروژی در آغاز داستان راوی کتاب وارد آلمان می‌شود و در فرودگاه با شنیدن موسیقی به گذشته باز می‌گردد، به هجده سال قبل و به تصاویر یک دیدار و بعد تصویرها در هم پیچ و تاب می‌خورند و سال‌های منتهی به بیست سالگی خودش را باز می‌گوید، سال‌های درگیر با رشد ذهنی و جسمی، آشنایی بیشتر با جامعه پیرامون و همچنین ...
پس از تاریکی
پس از تاریکی «ماری» در رستوران دنی نشسته بود که «تاکاهاشی» با دیدن او، اجازه خواست تا کنارش بنشیند. آنها دو سال قبل یک‌دیگر را در هتلی واقع در «شیناگاوا» دیده بودند. «اری آسایی» خواهر ماری، او را با تاکاهاشی و دوستش آشنا کرده بود. اما آن موقع ماری تمایل زیادی برای آشنایی با تاکاهاشی از خود نشان نداده بود. الان بعد از ...
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد سوم
1 کیو 84 (3 جلدی) جلد سوم -
ماشین مرا بران
ماشین مرا بران از روز اول ملاقات، میساکی راننده شخصی کافوکو شد. جلو بلوک آپارتمان، او را راس ساعت سه بعدازظهر سوار می‌کرد. ساب زردرنگ کافوکو را از پارکینگ خانه‌اش برمی‌داشت و او را به سالن تئاتر در گینزا می‌برد. البته در هنگام بارش باران با سقف بسته رانندگی می‌کرد. در طول مسیر، کافوکو روی صندلی کنار راننده می‌نشست و دیالوگ‌هایش را روی ...
مشاهده تمام رمان های هاروکی موراکامی
مجموعه‌ها