رمان ایرانی

میعادگاه شیاطین

و به حالتی بین خواب و بیداری فرو می‌رود. به‌طوری که پس از مدت زمانی که تشخیص نداد چقدر طول کشید، گویا تمام رابطه‌ او با دنیای اطرافش قطع شد، و او مقابل چشمان خود جز دایره‌ای خاکستری رنگ که در حال دوران بود چیزی نمی‌دید. پس از آن احساس سردرد شدیدی به او دست داد و کاملا از یاد برد که کیست و کجاست.

شورآفرین
9786006955148
۱۳۹۲
۳۲۸ صفحه
۳۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ایرج جوادی
2 جاسوس در تهران
2 جاسوس در تهران بیش از چهره مردی که او را صدا می‌کرد و او نتوانست با دقت آن را نگاه کند، صدای آن مرد برایش آشنا بود. او یقین داشت که این صدا را بارها در گذشته شنیده است. این افکار به سرعت از مخیله او می‌گذشت و او هنوز تصمیم نگرفته بود به صدای آن مرد پاسخ بدهد. و صورتش را برگرداند، ...
آرمادلو
آرمادلو ما کی هستیم.من این و برات میگم ولی حالا یکم زوده و تو نه می‌تونی بفهمی و نه باور کنی- چرا به راحتی می‌فهمم دولت شما با کشور من اختلافاتی داره و لابد می‌خواهین من و وادار کنین که در این زمینه به شما کمک کنم ولی از همین اول بهت بگم که تمام تهدیدها و دارایی‌های دنیا نمی‌تونه من ...
مشاهده تمام رمان های ایرج جوادی
مجموعه‌ها