رمان خارجی

روشنایی‌ها

(The essential tales of chekhov)

وقتی کسی سودایی و شوریده، اندوهگین و تنها دریا را روبه‌روی خود تماشا می‌کند و یا منظره‌ای در نظرش شگفت می‌آید، همیشه فکرهایی حقیقی از این قبیل که زندگی می‌کند و خواهد مرد، به طور نامحسوس با غم و اندوهش در می‌آمیزد و به خاطر واکنش‌های عصبی همان‌وقت مدادی به دست می‌گیرد، برایش تفاوتی ندارد روی هر چه باشد سعی می‌کند نامش را بنویسد.

بوتیمار
9786006938165
۱۳۹۲
۶۰ صفحه
۵۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
آنتوان چخوف
صفحه نویسنده آنتوان چخوف
۷۶ رمان آنتون پاولوویچ چِخوف داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینهٔ نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشته‌است و وی را پس از شکسپیر بزرگترین نمایش نامه نویس میدانند. چخوف در چهل و چهار سالگی بر اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت. چخوف نخستین مجموعه داستان‌اش را دو سال پس از ...
دیگر رمان‌های آنتوان چخوف
مجموعه آثار چخوف 5 (7 جلدی)
مجموعه آثار چخوف 5 (7 جلدی)
20 اثر از چخوف
20 اثر از چخوف آنتوان پاولوویچ چخوف، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود، بیش از 700 اثر ادبی آفرید. چخوف در نیمه سال 1880 تحصیلات پزشکی خود را در دانشگاه مسکو آغاز کرد و در همین سال نخستین مطلب وی چاپ شد. این سال را مبدا تاریخی آغاز نویسندگی چخوف می‌‌شمارند. او را ...
حکایت غم‌بار
حکایت غم‌بار حکایت غم‌بار سرگذشت کسالت‌بار و بیهوده استاد استپانوویچ دانشمند است که در پایان عمر به این نتیجه می‌رسد که با تمامی دانش و معرفتش نه تنها طرفه‌ای از زندگی برنبسته که بعد از گذشت این همه عمر هنوز هم نمی‌داند که حقیقت چیست و در کجا باید او را جستجو کرد. او حتی در جواب دوشیزه کاتیا، که از او ...
دشمنان
دشمنان «عمر یک انسان از هر اندوه شخصی گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم که شجاعت و شهامت به خرج بدهید، به نام انسانیت این تمنا را از شما می‌کنم.» کریلوف رنجیده گفت: «انسانیت از هر دو سو باید باشد، به نام همان انسانیت از شما خواهش می‌کنم که مرا با خود نبرید. خدایا، چه فکر عجیبی! من به زور سرپا ایستاده‌ام، ...
استپ
استپ در سپیده‌دم یکی از روزهای ژوئیه، درشکه‌ای که گروک کهنه و ژنده‌ای داشت و به یکی از آن 4 چرخه‌های بدون فنر عهد باستان می‌ماند که امروز دیگر در روسیه کسی به جز تحصیل‌داران تجار و فروشندگان دوره‌گرد و کشیش‌های ندارتر در آن‌ها سفر نمی‌کنند از شهر «ن» که مرکز ایالت «ز» است خارج شد و لق‌لق زنان در راه ...
مشاهده تمام رمان های آنتوان چخوف
مجموعه‌ها