نوشتههای آنتون چخوف نویسنده توانای روس برای خوانندگان هم عصرش شگفتآور بودند. زیرا خوانندگان تصور میکردند داستان باید درباره امور مهم زندگی و دارای آغاز و پایان مشخصی باشد. داستانهای چخوف از این هنجار پیروی نمیکردند. به همین علت تا مدتها تصور میشد او نویسندهای «ناپخته» است. اما همواره تا پایان عمر نسبتا کوتاهش نوشت. چخوف جوان مجموعهای از داستانهای چخوف در فاصله سالهای 1880 تا 1887 است. نوشتههای این دوره از زندگی چخوف یعنی دوران جوانی او در خارج از روسیه ناشناس است، در صورتی که بدون آن نمیتوان تصویری واقعی از چخوف به عنوان یک نویسنده بازیافت. «تا میتوانی بنویس! بنویس! بنویس آن قدر بنویس که انگشتانت بشکند»