رمان ایرانی

مردم از دیدنش می‌ترسند. از سر راهش کنار می‌کشند. نگاه‌شان را می‌دزدند. مردم سرمازده و کبود. توی سرمای زیر صفر بچه‌هایی را می‌بیند که روی پشت‌بام‌ها کنار سگی ایستاده‌اند و زل زده‌اند به او. با یک تا پیرهن کثیف پارچه‌ای. لباس، چسب تن‌شان شده و لرزیدن‌شان از پشت پارچه‌های چرک گرفته پیداست. سگ‌ها هم پارس می‌کنند. هر وقت که می‌آید لاجان پارس سگ‌ها همه جا را می‌گیرد. انگار گرگ دیده باشند زوزه می‌کشند ولی جرئت ندارند نزدیکش شوند. روی پشت‌بام‌ها یا کنار دیوارها می‌ایستند و از دور پارس می‌کنند. گاهی می‌ایستد زل می‌زند به سگی که آرواره‌هایش را با غیظ به هم می‌کوبد. سگ سر جاش می‌ایستد. بزاقش از گوشه آرواره‌ها می‌ریزد پایین. کمی بعد آرام می‌شود. زوزه خفیفی می‌کشد. دوری می‌زند و از سر راهش کنار می‌رود.

زاوش
9786006846415
۱۳۹۳
۲۳۲ صفحه
۵۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های پیمان اسماعیلی
همین امشب برگردیم
همین امشب برگردیم زبان فارسی ...
جیب‌های بارانی‌ات را بگرد
جیب‌های بارانی‌ات را بگرد
جیب‌های بارانی‌ات را بگرد
جیب‌های بارانی‌ات را بگرد پیمان اسماعیلی مجموعه داستان جیب‌های بارانی‌ات را بگرد را برای اولین ‌بار در 1384 منتشر کرد. کتابی که نخستین اثر منتشر شده‌ این نویسنده است و توانست او را به عنوانِ داستان‌نویسی با ذهنیتی نوگرا به مخاطبان معرفی کند. این کتاب در جایزه‌ ادبی اصفهان تقدیر شده است و شاملِ هشت داستان است. داستان‌های این کتاب تفاوت‌های مهمی با داستان‌های ...
مشاهده تمام رمان های پیمان اسماعیلی
مجموعه‌ها