مجموعه داستان خارجی

ماجراهای شرلوک هولمز

« بله قربان، با آدم زرنگ و حیله‌گری روبرو هستیم. » متوجه شدم کنجکاوی عمیقی سرتاپای هولمز را فرار گرفته است; از هاپکینز پرسید: « هاپکینز... مطمئنی این خانم ناشناس حتما از این مسیر عبور کرده؟ » « بله قربان. راه دیگری نیست. » « یعنی از روی همین چمن‌هایی که عرضش از عرض یک روبان هم کم‌تر است! » « بله آقای هولمز، مطمئنم. » « پس لابد آکروبات‌باز ماهری بوده‌است...»

ثالث
9789643809225
۱۳۹۳
۲۸۰ صفحه
۶۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
آرتور کانن دویل
صفحه نویسنده آرتور کانن دویل
۳۶ رمان Arthur Conan Doyle was born as the third of ten siblings on 22 May 1859 in Edinburgh, Scotland. His father, Charles Altamont Doyle, was born in England of Irish descent, and his mother, born Mary Foley, was Irish. They were married in 1855.

Although he is now referred to as "Conan Doyle", the origin of this compound surname (if that is how he meant it to be understood) is uncertain. The entry in which his baptism is recorded in ...
دیگر رمان‌های آرتور کانن دویل
سرباز رنگ‌پریده و 6 داستان دیگر
سرباز رنگ‌پریده و 6 داستان دیگر شرلوک هولمز شخصیتی داستانی است که شهرتش از شهرت خالق خود، آرتور کانن دویل، فراتر رفته است. کارآگاهی که نفس کار برایش اهمیت زیادی دارد. او هرگز به دنبال کارهای آسان و پیش پا افتاده نیست و پرونده‌هایی را می‌پذیرد که پیچیده‌اند و گشودن راز نهفته آن‌ها تلاش و دقت و تفکر بسیار می‌طلبد. به همین دلیل هرگاه پلیس رسمی ...
ماجراهای شرلوک هولمز  گالینگور
ماجراهای شرلوک هولمز گالینگور «بله قربان، با آدم زرنگ و حیله‌گری روبرو هستیم.» متوجه شدم کنجکاوی عمیقی سرتاپای هولمز را فراگرفته است؛ از هاپکینز پرسید: «هاپکینز . . . مطمئنی این خانم ناشناس حتما از این مسیر عبور کرده؟» «بله قربان. راه دیگری نیست.» «یعنی از روی همین چمن‌هایی که عرضش از عرض یک روبان هم کم‌تر است!» «بله آقای هولمز، مطمئنم.» «پس لابد ...
رسوایی در کشور بوهم و 5 داستان دیگر  داستان‌های شرلوک هولمز
رسوایی در کشور بوهم و 5 داستان دیگر داستان‌های شرلوک هولمز برای شرلوک هولمز او همیشه زن به مفهوم مطلق بود. هر وقت می‌گفت «آن زن» مقصودش آیرین آدلر بود و کمتر شنیده‌ام از او سخن بگوید و او را به نام دیگری جز این بخواند. در نظر شرلوک هولمز آیرین آدلر همه هم‌جنسانش را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. مقصودم این نیست که شرلوک هولمز احساس عشق یا چیزی نظیر آن نسبت ...
درنده باسکرویل
درنده باسکرویل اعتراف می‌کنم که با شنیدن این کلمات لرزه‌ای در جانم دوید. در صدای دکتر لرزشی بود که نشان می‌داد خودش هم از آن‌چه بر ای ما تعریف کرده بود سخت به هیجان آمده است. هلمز ار فرط هیجاان به جلو خم شد در چشمانش همان برق جدی و خشکی می‌درخشید که هر وقت علاقه‌اش به شدت جلب می‌شد از آن‌ها ...
مشاهده تمام رمان های آرتور کانن دویل
مجموعه‌ها