رمان ایرانی

شاید زعفرانیه 1 (2 جلدی)

همانطور که به انتهای خیابان نگاه می‌کردم آروم آروم بغضمو رها کردم. قطره‌های اشک روی صورتم سر می‌خورد و پایین می‌امد و هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد. اینکه اون لحظه چه احساسی داشتم رو نمی‌دونم، غم و ناراحتی، کینه و نفرت،خشم و عصبانیت و حتی خس خواری و تحقیر شدن توی دلم بود. شاید تمام این حس‌ها توی قلبم بود.و به قدری لبریز شده‌بود که قلبم در حال انفجار بود.تمام احساساتم را بیرون ریختم و روی فرمان کوبیدم نه یکبار بلکه چندبار باران چه اتفاقی قراره بیفته؟ من کجام؟ نمی‌دونم . . . . .

بهزاد
2500110014198
۱۳۹۲
۴۴۰ صفحه
۴۴۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های سونیتا عطایی
بیا از عشق بگوییم 2 (2 جلدی)
بیا از عشق بگوییم 2 (2 جلدی) حالا که تونستم از اون اتاق جون سالم به در ببرم به هر قیمتی که شده از این باغ فرار می‌کنم. تاریکی شب کمکم می‌کنه تا دیده نشم. پشت درختی پنهان شدم و مدام زیر لب خدا رو صدا می‌کردم. به آرومی از پشت درخت نگاهی انداختم. سایه سیاه هم مثل من احتیاط می‌کرد و به آرومی قدم بر می‌داشت. ...
شاید زعفرانیه 2 (2 جلدی)
شاید زعفرانیه 2 (2 جلدی) همانطور که به انتهای خیابان نگاه می‌کردم آروم آروم بغضمو رها کردم. قطره‌های اشک روی صورتم سر می‌خورد و پایین می‌امد و هر لحظه بیشتر و بیشتر می‌شد. اینکه اون لحظه چه احساسی داشتم رو نمی‌دونم، غم و ناراحتی، کینه و نفرت،خشم و عصبانیت و حتی خس خواری و تحقیر شدن توی دلم بود. شاید تمام این حس‌ها توی قلبم ...
بیا از عشق بگوییم 1 (2 جلدی)
بیا از عشق بگوییم 1 (2 جلدی) حالا که تونستم از اون اتاق جون سالم به در ببرم به هر قیمتی که شده از این باغ فرار می‌کنم. تاریکی شب کمکم می‌کنه تا دیده نشم. پشت درختی پنهان شدم و مدام زیر لب خدا رو صدا می‌کردم. به آرومی از پشت درخت نگاهی انداختم. سایه سیاه هم مثل من احتیاط می‌کرد و به آرومی قدم بر می‌داشت. ...
مشاهده تمام رمان های سونیتا عطایی
مجموعه‌ها