مجموعه داستان خارجی

پسرکی با پیژامه راه‌راه

(The boy in the srtiped paiamas)

به آرامی به سوی پنجره رفت، به این امید که شاید از آن‌جا بتواند سراسر راهی را که به برلین می‌انجامید ببیند، خانه‌اش و خیابان‌های دوروبر آن و میزها را، که مردم دورش می‌نشینند و نوشیدنی‌های‌شان را می‌خورند و برای هم داستان‌های سرخوشانه تعریف می‌کنند. برای این آرام می‌رفت که نمی‌خواست سرخورده و نومید شود. اما آن‌جا فقط اتاق کوچک یک پسر بچه بود و تنها آنقدر از او فاصله داشت که تا به خود بجنبد و قدم از قدم بردارد به پای پنجره رسیده بود. صورتش را به شیشه پنجره چسباند و چشم‌انداز بیرون را به چشم خود دید، و این‌بار چشمش از حدقه برآمد و دهانش از حیرت باز ماند و دست‌هایش به دو سوی بدنش گشوده شد، چیزی او را بر آن داشته بود که احساس سرمایی گزنده همراه با ناامنی کند.

چشمه
9786002292025
۱۳۹۳
۱۹۶ صفحه
۳۷۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جان بوین
پسری با پیژامه راه‌راه (1 حکایت)
پسری با پیژامه راه‌راه (1 حکایت) «بعضی چیزها نشسته‌اند و منتظرند تا کشف شوند. بعضی دیگر را هم بهتر است به حال خود رها کرد.» برونوی نه ساله پرسش‌های زیادی در ذهن دارد. پیشوا کیست؟ چرا آن‌ها را مجبور کرد خانه‌ی قشنگشان را در برلین ترک کرده و به جای پرت بروند؟ آدم‌های پیژامه‌پوش آن طرف سیم‌های خاردار که هستند؟ بزرگ‌ترها توضیح قانع کننده‌ای نمی‌دهند. بنابراین برونو تصمیم ...
مشاهده تمام رمان های جان بوین
مجموعه‌ها