رمان ایرانی

گل و سکه و ماه 3 (3 جلدی)

سیمین گفته بود این کادیلاک، دیروز هم سر همین کوچه متوقف بوده و او حتی توانسته به طور اتفاقی خود آقا فرخ را از فاصله 45 متری ببیند! کنجکاوی غریزی وادارش کرد که سرکی از شیشه بالا کشیده اتومبیل به داخل بکشد که ناگهان صدای گریه بی‌تابی را از جلوی در خانه تشخیص داد.

علی
2500110018288
۱۳۹۳
۵۴۴ صفحه
۱۲۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های عاطفه منجزی - بهارلویی
گل و سکه و ماه 2 (3 جلدی)
گل و سکه و ماه 2 (3 جلدی) سیمین گفته بود این کادیلاک، دیروز هم سر همین کوچه متوقف بوده و او حتی توانسته به طور اتفاقی خود آقا فرخ را از فاصله 45 متری ببیند! کنجکاوی غریزی وادارش کرد که سرکی از شیشه بالا کشیده اتومبیل به داخل بکشد که ناگهان صدای گریه بی‌تابی را از جلوی در خانه تشخیص داد.
شب‌چراغ 1 (2 جلدی)
شب‌چراغ 1 (2 جلدی) نگاه دقیق‌تری به استاد انداخت، با یکی دو نفری گرم صحبت بود. به گمانش رسید که از نزدیکان بیمار تازه عمل شده‌اش هستند. او با وقار همیشگی پاسخ تشکر آن‌ها را داد و همراه یکی دو پزشک دیگر راه اتاقش را در پیش گرفت.
شب‌چراغ 2 (2جلدی)
شب‌چراغ 2 (2جلدی) نگاه دقیق‌تری به استاد انداخت، با یکی دو نفری گرم صحبت بود. به گمانش رسید که از نزدیکان بیمار تازه عمل شده‌اش هستند. او با وقار همیشگی پاسخ تشکر آن‌ها را داد و همراه یکی دو پزشک دیگر راه اتاقش را در پیش گرفت.
گل و سکه و ماه 1 (3 جلدی)
گل و سکه و ماه 1 (3 جلدی) سیمین گفته بود این کادیلاک، دیروز هم سر همین کوچه متوقف بوده و او حتی توانسته به طور اتفاقی خود آقا فرخ را از فاصله 45 متری ببیند! کنجکاوی غریزی وادارش کرد که سرکی از شیشه بالا کشیده اتومبیل به داخل بکشد که ناگهان صدای گریه بی‌تابی را از جلوی در خانه تشخیص داد.
مشاهده تمام رمان های عاطفه منجزی - بهارلویی
مجموعه‌ها