رشته ارتباطی که وقایع این کتاب حسرتبار، و گهگاه شورانگیز را به هم میپیوندد، خاطرات کودکی است آزاردیده از اصل و نسب دوگانه خویش؛ کودکی که در دو جهان متخاصم ریشه دارد؛ پسر سفیدپوستان، بزرگشده نزد سرخپوستان، و بعد بازگشته به جهان سفیدها... او این امتیاز را نیز دارد که تضادی غمبار را بین دو جهان بیگانه، که یکدیگر را نفی میکنند و نمیتوانند حتی در وجود خود او به آسانی همزیستی کنند، برانگیزد. کتاب "رودهای ژرف" از خاطرات نویسنده منشا میگیرد؛ از آن خاطرات قصهای فراهم میشود که شخصیت اصلی آن، به نوبه خود از واقعیتی شکننده، که تنها در حافظه او زنده است، تغذیه میکند.