مجموعه داستان خارجی

دانته و خرچنگ

من از چیزهای نو نمی‌ترسم. من از این می‌ترسم که وقتی کسی دوروبرت است احساس تنهایی کنی. از هر حس بدی می‌ترسم. شاید خودخواهانه باشد، ولی من این‌طوری‌ام... انتظارات او از خودش در کمال مطلق بود و هرگاه ه به این کمال دست نمی‌یافت، از چنان بلندایی از نومیدی سقوط می‌کرد که بعید نبود مثل آیینه‌ای بی‌ارزش تکه تکه شود... این مرد می‌دانست کجا باید دنبال پنیر باشد. هر روز پنیر حاضر بود، در گوشه‌ای همیشگی، پا به رکاب فراخوانده شدن. این‌ها مردمی بس شریف و وظیفه‌شناس بودند...

9786005906967
۱۳۹۳
۵۲ صفحه
۳۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های گروه مترجمان نیکا
حالا این هم از زندگی ما
حالا این هم از زندگی ما با حالتی تدافعی ادامه داد، قبول دارم که زندگی، تک تک آدم‌ها، به یک اندازه، مقدس است، اما این هم یک نظر است، حرفی دیگر است، منظورم این است که، همه این آدم‌های ارزشمند در این وضعیت تازه به قول معروف نشکفته پرپر می‌شوند. ... دلم می‌خواست به پدرم زنگ بزنم و به او بگویم مردی سفید پوست هست که فکر ...
مشاهده تمام رمان های گروه مترجمان نیکا
مجموعه‌ها