زن جوان انگار نباید میپرسیدم.
مرد جوان چیزی نشده واسه چی میپرسی؟
زن جوان نمیدونم، به نظر میرسه خیلی آرومی. حرف نمیزنی. توی خودتی انگار.
مرد جوان نه چیزیم نیست، چرا مرتب میپرسی؟
زن جوان دیگه از بودن با من خوشحال نیستی
مرد جوان چرا خوشحالم
شب آوازهایش را میخواند فرزند
تاریکی. نور میآید. 1 اتاق نشیمن؛ 1 مبل بزرگ، 1 مبل 1 نفره کوچک، و جلوی مبلها 1 میز عسلی کوچک. در ضلع انتهای صحنه پنجرهای بزرگ قرار دارد. بالای پنجره 1 ساعت دیواریست که 1 ربع به 3 را نشان میدهد. زیر ساعت - کمی به طرف راست - تصویر پسری نوزاد روی دیوار است. سمت چپ پنجره گنجه ...
شب و روز
بنفش ساکالا آزادی
نمایشنامه آزادی ماجرای زنی است که با اصرار خود برای رهایی از قید و بندهای زندگی خانوادگی از همسرش جدا میشود و به رؤیای آزادی خود میرسد. اما بعد از مدتی آزادی را در قیود خانوادگی مییابد و زمانی که نزد شوهرش برمیگردد و از او میخواهد که مانند گذشته در قید و بند زندگی خانوادگی قرار گیرد، همسر جدید ...
و هرگز جدا نمیشویم من نسیمام کسی میآید (3 نمایشنامه)
نمرده بودم و زنده نیز نبودم. بیندیش! چهگونه بودهام من رها ز هر دو بودهام...
اسم دیدار
اسم در سال 1995 نوشته شد و نخستین بار همان سال در تئاتر بینالمللی نروژ به صحنه رفت، جایزه بزرگ ایبسن را برای فوسه به ارمغان آورد و بلافاصله در دانمارک، لهستان، یونان، بلژیک، آلمان، فرانسه، سوئد و انگلستان ترجمه شد و به روی صحنه رفت.