اگر ترجمههای موجود در کتابخانهها، تنها راه مواجههی ما با نمایشنامههای خارجی باشد، در این صورت درک و دریافتمان از تاریخ ادبیاتنمایشی ناکامل و مجازی خواهد بود، که در این تاریخ چیست مگر سیر متونی نمایشی که هر یک به دورهای تعلق دارند و به جغرافیایی. در ایران بسیارند نمایشنامههایی که ترجمه شدهاند، در حالی که نه مهم بودهاند و نه در میان آثار نویسندهشان جایگاهی داشتهاند.