موریس ماترلینک، نویسنده بلژیکی برنده نوبل در سال 1911، جایگاه خود را در تاریخ ادبیات با نمایشنامههای سمبولیستیاش تضمین کرده است. او در دو نمایشنامه درون و ناخوانده استیصال انسان را در برابر دست خشن تقدیر و قهر و بی عدالت مرگ به نمایش میگذارد. در این دو نمایشنامه آوانگارد، مینیمال و استاتیک که تجسم عینی وضع بشر است، ماترلینک به طرزی غریب پیشگام نمایشنامهنویسان قرن بیستمی چون ساموئول بکت و هارولد پینتر است؛ به ویژه در نمایشنامههای بیماجرای ( در چشم انتظار گودو) و (آخر بازی) که بکت پس از گذشت تقریبا شصت سال آنها را نوشت.