نمایشنامه باغ آلبالو آخرین اثر چخوف است که در سال 1903 نوشته شده است و در ژانویه 1904 برای اولین بار در تئاتر هنر مسکو روی صحنه آمده است. اشخاص نماش همان آدمهایی هستند که در زندگی روزمره با آنها بر میخوریم. هیچ کدام نقش برجستهای ندارند، نه مبارزه میکنند نه شکست میخورند و نه حتی از خود دفاع میکنند و نه به حل مشکلاتی که در برابرشان قرار دارد میپردازند. منتظر حادثه مینشینند و تقدیر میراندشان و تقدیرشان را با شکیبایی تحمل میکنند. گفتی نیروی ارادهشان فلج شده است... امپرسیونیسم چخوف در آخرین تحلیل نفی کننده زندگی نیست، بلکه از امید به آینده سرشار است. در باغ آلبالو فروش باغ حکایت از وداع با گذشته دارد، گذشتهای که رو به افول است. و تبری که به کنده درختها میخورد، تبری است که زندگی قدیم و اشرافیت رو به زوال را واژگون و دگرگون میسازد.