باپ تیستا: لوسانتیو، میل دارم که این کار در منزل من نشود. میدانی که دیوار گوش دارد. من نوکر زیاد دارم. به علاوه گرمیو پیر همیشه مواظب احوال است و ممکن است بدائی در این میانه واقع شود. ترانیو: خداوندگارا، پس در منزل من، اگر مرخص کنید، این امر واقع شود پدرم هم در آنجا منزل دارد، در آنجا است، این عمل را ختم خواهیم کرد. از این همه آدمهایی که در خدمت شما هستند بفرستید دخترتان را بیاورند.