نمایش‌نامه و فیلم‌نامه

لیرشاه

(King lear)

لیرشاه، پیرمرد مغرور و کله‌شق تصمیم به تقسیم قلمرو سلطنت‌اش میان سه دختر خود می‌کند. او بزرگ‌ترین قسمت را به کسی که بیش از همه دوستش دارد، خواهد داد، اما نمی‌تواند تشخیص دهد چه کسی چاپلوس است و چه کسی واقعا او را دوست دارد. او کوچک‌ترین دخترش، کوردلیای صادق را تبعید می‌کند و قلمرویش را میان گونریل و ریگان تقسیم می‌کند. این دو وطن‌فروش بزرگ، نه تنها شاه را از محبت و علاقه، بلکه از دارایی و مالکیت محروم می‌کنند و لیرشاه کم‌کم دیوانه می‌شود، اما با حداقل امکانات، به شناخت خود می‌رسد. گلاوستر همانند لیر نابیناست. او پسری نامشروع به نام ادموند دارد که توطئه‌گر است. نتیجه تخریب جسم است و تجدید روح.

نشر نودا
9786226459860
۱۲۰ صفحه
۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
لیر شاه
لیر شاه به عقیدة بسیاری از ناقدان سخن، گذشته از هملت، لیر شاه از نظر ادبی بر دیگر نمایش‌نامه‌های شکسپیر برتری دارد. شکسپیر این اثر را در دوران اوج نبوغ خود نوشته است. گویا آن را از داستان‌های کهن قوم سلت گرفته و با استادی و چیره‌دستی تمام، با داستان دیگری به‌هم آمیخته و بدین گونه اثری‌ بدیع پدیدآورده است. لیر شاه، پادشاه ...
هملت
هملت در این کتاب افزون بر ترجمه متن نمایش، گفتارهای زیر را نیز می‌خوانید. اهمیت هملت در این روزگار. هملت و دوران الیزابت. تراژدی انتقام. منابع این نمایش. زبان این نمایش. تحلیل شخصیت‌های نمایش. چند نقد ادبی از هملت، نوشته اندرو سسیل بردلی، ارنست جونز، تی اس الیوت و ویلسن نای
طوفان
طوفان همه چیزهایی که ماهیت اشتراکی دارند بی‌کوشش و عرق جبین فراهم می‌شدند. به خیانت، جنایت، شمشیر، نیزه و دشنه و توپ و یا هیچ جنگ‌افزاری نیاز نمی‌بود، بلکه طبیعت به آرزوی خودفراوانی و وفور به بار می‌آورد و روزی مردم بی‌آزار مرا می‌داد.
شاه لیر
شاه لیر
طوفان
طوفان لیکن مرا رها کنید از بند، به هلهله دست‌هایتان. دم جلیل شما می‌بایست تا بیاکند شراع‌هایم را. پس چونان که قلم عفو کشیدند بر گناهان شما، بگذارید تا د یده خطاپوش شما به آزادی‌ام بیانجامد.
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها