پرسون پرسون یواش یواش اومدم سرکوچهتون ترسون، ترسون، لرزون لرزون اومدم در خونهتون یک شاخه گل در دستم سر راهت بنشستم از پنجره منو دیدی همچون گلها خندیدی آه... به خدا... آن نگهت از نظرم نرود آه... به خدا... آن نگهت... از نظرم نرود... صدا : کافیه. تمومش کنین. میشنوین؟