تمایل شدید چخوف برای دستیابی به یک سبک بزرگ ادبی، در درامنویسی تحقق پیدا کرد و در هویت نویسندگی او، نمایشنامه مشخصا جای داستان و رمان را گرفت. در نمایشنامههایی که او در سالهای آخر دهه هشتاد نوشت خود بیش از هر چیزی بر اهمیت ادبی آنها ارزش قایل میشد. اما در همان زمان هم خاطرنشان میکرد: من نمایشنامهای را که روی صحنه و در جریان تمرین بازیگرها حک و اصلاح نشده باشد، نمایشنامهای نمیدانم که آماده چاپ باشد... این اعتماد کمسابقه نویسنده به صحنه به یمن احساس طبیعی تئاتر و درک این حقیقت ساده و مهم آن که نمایشنامه برای صحنه نوشته میشود و فقط آنجاست که زندگی حقیقی خود را باز مییابد، در وجود چخوف زاده میشد.