آنتوان چخوف از بسیاری جهات مدیون صحنه بود: روی صحنه بود که خویشتن را به عنوان یک درامنویس باور میکرد. بارها اتفاق افتاده بود که در جریان تمرین یک نمایشنامه یا حتی در فردای اولین شب نمایش آن، دست به اصلاح و ‹‹مرمت›› و گاهی اوقات تغییر بنیادی نمایشنامه میزد. او ضمن تغییر و اصلاح و حذف اضافات ‹‹غیر چخوفی›› آنها، با سرسختی و شهامت یک کاشف، به سوی شناخت خود راه میگشود، اما رابطهاش با تئاتر فارغ از ناهمواریها و دغدغه خاطر نبود، آنچنان که در سالهای آخر حیات خود نوشت: ‹‹چه کنم که با نمایشنامههایم همیشه یک اتفاقی میافتد و نمیدانم سبب چیست که هر نمایشنامهام همراه با جنجال چشم به جهان میگشاید و همیشه به جای آنکه مانند هر مولفی از خلق اثر خود لذت ببرم، دچار احساس عجیبی میشوم.››