نمایش‌نامه

قتل آقای کاف و تردید

همه‌ی بازیگرا روی سن! همه‌ی بازیگرا! لطفا سریع‌تر! سریع‌تر! بسیار خوب. لطفا نور صحنه رو بگیرید. برای سالن هم یه نور ضعیف کافیه... ضعیف‌تر!... خوبه!... ممنون! حالا از همه‌ی شما که روی سن هستین تقاضا می‌کنم چشماتونو ببندین. کاملا ببندین. سعی کنین به چیزی فکر نکنین. هیچ چیز. سکوت. تاریکی. سیاهی مطلق. حالا از زمین کنده می‌شین. بی این که تلاش کنین، کنده می‌شین. از زمین جدا می‌شین. جدا می‌شین و بالا می‌رین. نرم. نرم. انگار عروسک‌های خیمه شب‌بازی، همین حالا که دارین صدای منو می‌شنوین، از قید بندها، رها شدین. بی‌بندی بر دست‌ها و پاها در فضایی که جز سیاهی چیزی نیست، معلقین. سرگردون. خوب گوش کنین! می‌گم...

نمایش
9789642747566
۱۳۸۷
۱۴۴ صفحه
۲۶۳ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های جمشید خانیان
پر قیچی (7 پرده از ماجرای پر قیچی گردن برنجی)
پر قیچی (7 پرده از ماجرای پر قیچی گردن برنجی) ـ اونش با من جناب دواتگر. وقتی یه بابایی به اسم میرزا محمدرضای تاجر کازرونی درست تو سال کودتای 1299 تو شیراز یه سالون می‌زنه تو صحن خونه‌اش و یک دستگاه سیناتوگراف می‌آره میزاره اون پشت، فکر می‌کنین چه جوری می‌شه که دو روز بعد خلق‌الناس عینهو مور و ملخ می‌ریزن اونجا؟ اعلان. اعلان آقا. یه اعلان می‌زنیم پر می‌کنیم ...
امپراتور کوتوله سرزمین لی‌لی‌پوت
امپراتور کوتوله سرزمین لی‌لی‌پوت دارم با صدای بلند فکر می‌کنم. فکر فکر فکر ... درام فکر می‌کنم انگار مهم است که پشت آن روبان طلایی زیبا و کاغذی که نور روی آن بازتاب خیره‌کننده‌ای دراد چیست. بمب؟
چهارمین نامه (برگزیده نخست بهترین نمایش‌نامه جایزه ربع قرن) نمایش‌نامه
چهارمین نامه (برگزیده نخست بهترین نمایش‌نامه جایزه ربع قرن) نمایش‌نامه چهارمین نامه، نمایش‌نامه‌ای است که قصه آن در رویا و واقعیت و در آخرین نامه خورشید شکل می‌گیرد. قاسم همچون پدر در میدان جنگ به شهادت رسیده، اما حضور او در بین خانواده چنان واقعی است که نبود او را برای خورشید و مادر به تاخیر می‌اندازد. در این میان اطرافیان این رویای واقعی را نمی‌پذیرند، اما...
روی نی‌بندی
روی نی‌بندی روی نی‌بندی، نمایش‌نامه‌ای است که روای آن، عامو چغوک، قصه‌اش را از قاب یک تابلو برای ما بازگو می‌کند. او روایتگر روزهای شادی و غم‌انگیز زندگی خود است. در این میان یک راز وجود دارد، رازی که مربوط به فرزند سرباز عامو چغوک است...
طبقه‌ی هفتم غربی
طبقه‌ی هفتم غربی کسی در طبقه‌ی هفتم غربی منتظر اوست اما برجی که پیر مرد در آن زندگی می‌کند و ماجراهایی که در آن اتفاق می‌افتد چندان عادی و طبیعی نیست، برای رفتن به طبقه‌ی هفتم غربی باید از مرغ ماهی‌خوار، توله‌ سگ پشمالوی تر و تمیز، دیو بی‌شاخ و دم، مرد کراواتی و پسرک چاق گذشت تا رسید به درخت بلوط....
مشاهده تمام رمان های جمشید خانیان
مجموعه‌ها