نمایش‌نامه

پاپانوئل و دست‌های یخ‌زده من

سودابه: بالاخره من باید بفهمم تو کی هستی؟ از کجا اومدی؟ چطور بابا رو پیدا کردی، صبح اومدنش بعد از این همه سال. ماه‌رخ: فکر کن تعقیبش کردم. سودابه: نه به تو می‌آد آنقدر بی‌کار باشی نه به من که آنقدر خر باشم. بگو راستشو. ماه‌رخ: اگر اصرار کنی مجبور می‌شم برم. سودابه: (از پس سکوت و خیره شدن به او) بابا باهات تماس داشت قبل اومدنش؟ ماه‌رخ: چطور ممکنه همچین چیزی؟ اگر اینطور بود که منو می‌شناخت و آنقدر اصرار نمی‌کرد شبیه مامانم هستم.

9789643375171
۱۳۸۸
۱۷۶ صفحه
۱۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های حسین مهکام
قلاده سگ شکاری‌ات را صبح زود ببند و سلول صفر
قلاده سگ شکاری‌ات را صبح زود ببند و سلول صفر خانه‌ای نسبتا وسیع در لواسان، شبیع کلبه‌های بزرگ جوبی که با عکس و مبل‌ها و میز‌های گوناگون و قفسه‌های مملو از کتاب‌های آراسته شده است. گوشه چپ صحنه در انحصار شومینه‌ای بزرگ با هیزم‌های قطور است...
عبور از بودن
عبور از بودن
بی در زمان (2 نمایش‌نامه)
بی در زمان (2 نمایش‌نامه) حسین مهکام نویسنده نمایش‌نامه‌های: بانوی پرلاشز، آندرانیک، مادربزرگ، سلول صفر، حریم، کابوس‌ها و خون، شهرزاد، عمو کریستف، بی در زمان، که دو نمایش‌نامه آخر در این کتاب به چاپ رسیده است.
مشاهده تمام رمان های حسین مهکام
مجموعه‌ها