آنتیگون از مرگی با افتخار و نمادین سخن میگوید که لازمهاش آن است تا بر روی آن ‹‹کار›› صورت گیرد، همچنین آنتیگون از دل به دریا زدنی سخن میگوید که تنها در عمل فی نفسه امکان آن محقق میشود. او در پاسخ به خواهرش ایسمن میگوید: من و جنونم را به خود واگذار تا دل به دریا بزنیم، بیش از مرگی با افتخار چیزی نخواهد بود.