نمایش‌نامه

ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی

(Die ehe des herrn mississippi)

در حین اجرای ازدوان آقای می‌سی‌سی‌پی ماشین زمان ناگهان از حرکت باز می‌ایستد، بازیگران به جای خود خشک می‌شوند، ولی یکی از آن‌ها خود را از درون بازی و اجرای نقش خویش رهایی می‌بخشد به جلوی صحنه می‌آید و با تماشاچی صحبت می‌کند، با صدایی بلند و آهنگین، درست مثل یک نقال و یا معرکه‌گیر، قسمت‌هایی از ماجرا را برای تماشاچیان تعریف می‌کند و دوباره به درون صحنه می‌رود. در این هنگام دوباره زمان به حرکت در می‌آید و ماجرا ادامه پیدا می‌کند. در ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی بیش از همه چیز رهایی از بند غل و زنجیرهایی که رعایت اصول به دست و پای هر درام‌نویس می‌زند، به چشم می‌خورد.

قطره
9786001190063
۱۳۹۱
۱۶۰ صفحه
۵۶۵ مشاهده
۰ نقل قول
فردریش دورنمات
صفحه نویسنده فردریش دورنمات
۹ رمان فردریش دورنمات‏ نمایشنامه‌نویس برجسته سوئیسی در پنجم ژانویه ۱۹۲۱ در یکی از روستاهای اطراف شهر برن در کشور سوییس متولد شد. پدر دورنمات کشیشی معتقد و متدین و پدر بزرگش شاعری بذله گو و سرشناس بود که به خاطر شعرهای انتقادآمیز سیاسی که می‌سرود به او لقب شاعر سیاسی پرخاشجو داده بودند. تأثیر ویژگی‌های این دو نفر بر دورنمات بسیار زیاد بود. چنان که این تاثیر را به آسانی در بیشتر نوشته‌های این نمایشنامه نویس شهیر می‌توان مشاهده کرد. دورنمات در ...
دیگر رمان‌های فردریش دورنمات
فردریش دورنمات (شهاب و اشترانیتسکی و قهرمانی ملی) نمایش‌نامه
فردریش دورنمات (شهاب و اشترانیتسکی و قهرمانی ملی) نمایش‌نامه دیدگاه بدبینانه و خرد تلخ‌اندیش فردریش دورنمات در تاریخ تئاتر دنیا یکه و یگانه است، اما آن‌چه او را از نام‌آوران هم عصرش (مثلا برتولت برشت و ماکس فریش) متمایز کرد و در جایگاه یکی از الهام‌بخش‌ترین و تاثیرگذارترین نمایش‌نامه‌نویسان قرن بیستم نشاند، قالبی بود که برای بیان و روایت جهان تیره و تارش برگزید: کمدی. دورنمات معتقد بود جز ...
جستجو
جستجو درباره داستان جست‌و‌جو نوشته‌اند این داستان، داستان پر هیجان و اضطراب‌آوری است، از جست‌و‌جوی پی‌گیر و مداوم یک کارآگاه برای دستگیری قاتلی که بیماری روانی دارد. لیکن بیش از آن‌که یک داستان خیالی و اضطراب‌آور باشد، توصیفی است از زوال و انحطاط تدریجی بشر که با دید خاص دورنمات به دوستداران داستان‌های خود ارائه شده است.
سوء‌ظن
سوء‌ظن بازرس برلاخ، بستری در بیمارستان، پی می‌برد که پوشکی از دار و دسته جنایت‌کارهای نازی اکنون در سوییس در مقام پزشکی صاحب نام به جنایت‌هایش ادامه می‌دهد. برلاخ که با مرگ فاصله‌ای ندارد باید تکلیف این سوظن را روشن کند.
قاضی و جلادش
قاضی و جلادش طی ماموریتی در استانبول بازرس برلاخ با تبهکاری شرطی می‌بندد: "انسان مهره‌ی شطرنج نیست که جنایتکارها به دلخواه حرکتش بدهند. هر جنایتکاری زمانی دستش رو می‌شود" بعد از چهل سال برلاخ، پیر و بیمار، فرصتی پیدا می‌کند و باید این شرط را ببرد... دورنمات در این رمان دنیایی آفریده است پر از هراس و امید، ابر و آفتاب، مرگ و زندگی.
مشاهده تمام رمان های فردریش دورنمات
مجموعه‌ها